سلام خانما .میگم بچه های شما برا خاله ودایی وعمه گریه میکنن .من پسرم تازه از خونه مامانم بعد یه ما اومدیم
دیشب با پدربزرگش رفت خونشون منم به باباش گفتم برو بیارش وقتی اورد گریه میکرد عمشو میخواست طوری که باباشو کتک میزد
انقد که برا بقیه گریه میکنه برا ما واکنش نشون نمیده چکارکنم وابستگیش کم بشه مخصوصا به عمش
همش میگم نکنه دعای جادویی کرده بچمو دارم دیونه مشم

بیخیال
جادو‌ چیه
بچه دیگه،بزار بچسبه ب عمش اصلا
در نهایت مادرش شمایی و‌بس

پسرمنم اونطوریه خونه خالش که میریم برگشت باخداست بچه داره باهاش بازی میکنه بخاطره اونه عمش هم همونطور

پناه برخدا!!😄 جادو چیه!؟ خب بچن.توی خونه پیش ننه باباشه، خسته میشه. پسر منم پشت سر مامانم گریه میگنه

فک کنم به خاطر سنشونه و اینکه طبیعیه می‌خوان بازی کنن دختر منم مامان منو همش میخواد از اونجا اومدنی یه ساعت گریه میکنه

پسر منم ۳ونیمشه صبح از خواب بیدار میشه میره خونه مادرشوهرم تا شب که بخوابیم .اصلا پیش من نمی مونه مادرشوهرم وخیلی دوست داره اونم بهش میرسه. بعداز ظهر میرم میبینم مادر شوهرم خوابیده اونم پیشش دراز کشیده میگم بیا خونمون نمیاد .

آره پسر منم گریه میکنه برای مادرشوهرم و مامانم

وای دقیقا پسرمنم تازگیاابنجوری شده حتی توخواب بیدارمیشه میگه خاله .عمو عمه بریم خونشون 😑

اخه عمه پسرمن بچه هم نداره .بیشتر بازیاش هم که عمش میکنه یا گاز یا با پاش میزنه روباسن بچم بازم نمیدونم چرا انقد دوسش داره عمشو