۸ پاسخ

دقیقا از وقتی زایمان کردم انگار منگم
جالبه به بارداریم فکر میکنم هیچی یادم نیست صبح به مادرم میگفتم انگار بارداریم یه رویا بوده که رد شده خیلی دقیق یادم نیست

وای بخدا منم خیلی حافظه ام ضعیف شده گاهی اوقات حس یه آدمی رو دارم که انگار آلزایمر دارع

منم😂فک کنم یدونه سلول هم ندارم شدم سیب زمینی ب تمام معنا

منم همینطورم💔🤕 با کلید خونه ی خودم داشتم در خونه مادر شوهرمو از داخل باز میکردم که برم بیرون در این حد رو هوام...

وای واقعا؟؟؟
منم‌همینجوریم که
اصلا انگار یچی کشیدم کلا تو فضام
پس بگو مال چیه

آره واقعا منم همینم

من فکر میکردم شروع الزایمرمه، امیدوار شدم

ببین نوشته کم‌ابی باعث میشه سلولای مغز از کار بیوفتن وایییی از صبح اب بخور
بعد ویتامین ای و سی

سوال های مرتبط

مامان مانلی ❤️ مامان مانلی ❤️ ۹ ماهگی
خیلی خسته شدم از وقتی که زایمان کردم بچم کولیک شدید داشت همش جیغ میزد تا ۳ ماهگی اصلا آرامش نداشتم بخاطر بچه داری یه مدت افسردگی شدید گرفتم البته هنوزم خوب نشدم
مشکلات تو زندگی با همسرم هم بود که اصلا حس درک شدن نداشتم سن م هم کم نیست الان دیگه ۳۱ سالمه اما بچه اولمه
واسه بهتر شدن حالم نتونستم این مدته یه تفریح درستی داشته باشم بلکه روحیم عوض بشه
حوصله بچه رو ندارم دلم میخواد همش بخوابونمش که متاسفانه همیشه بدخلقی میکنه و در حال جیغ کشیدنه
حتی پیش اومده ناخواسته سرش داد زدم و بعدش کلی خودمو سرزنش و لعنت کردم که چرا با بچم اینجوری رفتار کردم
خیلی دلم گرفته و خستم حتی با مشاور هم صحبت کردم اونقدر نتونست آرومم کنه
همش تو خودم احساس کمبود میکنم که من مادر بدی برای دخترمم
حیف این بچست که همچون مادر دلمرده ای داشته باشه
نمیدونم تا کی این حال و وضعیتم ادامه داشته باشه
بخاطر بعضی مسائل که تو زندگیم پیش اومده یه دیوار کشیدم دور خودم که میترسم با کسی معاشرت کنم شاید حالم بهتر بشه ولی نمیتونم