مامانا کسی اینجا هست بچه‌ش هنوز پوشک باشه؟😞
دیگه واقعا از حرف بقیه ذله شدم
از دست خودشم عصبیم
این پوشک وامونده نمیذاره کنار
هرچقدر باهاش صحبت میکنم فایده نداره
دعواش کردم فایده نداشت
موندم بخدا
کسی راهی داره کمکم کنه؟
اصلا نمیذاره حرف از پوشک‌گرفتن و بزنم جیغ میزنه حرص میخوره میگه پوشک دوستدارم باید پوشک بپوشم
اصلا شلوار خالی نمیپوشه فقط جیغ میزنه
کمکم کنید

عزیزم با روانشناس کودک مشورت کن حتما کمکت میکنه

اول با مشاور صحبت کن ببین اون ی ترس حاصی داره جز با صبوری و خوشاخلاقی حل نمیشه با دعوا و داد اون ترسش بیشتر میشه . صبوری کن سعی کن ی وقتادکه سر حال هستش توی ی قصه براش بگی یا با بازی اسباب بازیاش بیار ی داستان بچین مثلا ی حییون جیش داره اما مامانش یادش رفته پوشک بخره باباشم رفته ی مسافرت دور کسی نیس حالا چیکار کنه از دخترت بپرس بزار جواب بده بعد بگو مامانش بهش قول داد اگه بره جیشش تو‌دست شویی کنه باباش براش جایزه میاره داستان سازی کن . فقط با بازی‌و‌داستان باهاش راه بیا و کمکش اون الان ب کمک‌نیاز داره

منم میخواستم وایسم بعد عید بگیرم مهدش گف بگیر وقتشه فلانه ما گرفتیم پدرش مخالف بود

سلام دوست عزیز منم پسرم هنوز پوشک متاسفانه اصلا اصلا همکار ی نمیکنه واقعان کم آوردم دلم میخواد بشینم شب وروز فقط گریه کنم اینقدر خسته شدمه

عزیزم دختر من به حرف دیگران توجه نکن خودش یاد میگیره .اینم بگم دختر من فقط پی پی شو تو پوشاک میکنه

دیر شروع کردی باید با مشاور پیش بری وگرنه دوباره بازگشت داره دوستم بچش اینطوری بود گوش نکرد خودش سرخود و بزور انجام داد الان بچش نزدیک ۵ سالشه پی پیشو تو پوشک میکنه قشنگ میدونه جیش و پی پیو ولی موقعی که داره خودش و پوشک میکنه حیش میکنه خودش در میاره خودش و میشوره😐اسیره دوستم ختما ببرش مشاور

بهترین سن همون سه تا چهارسالگیه
اگرم اماده باشه دوسه روزه یاد میگیره
به حرف بقیه گوش نکن
نگرانی برو پیش مشاور

زنداییم دخترشو بالای ۴ سال بود از پوشک گرفت، حرف مردمو ول کن بچه هنوز آماده نیست،قبل از شروعش باید براش قصه بگی کتاب بخونی فیلم آموزشی بذاری تا ذهنش آماده بشه

البته دختر من جیش رو یکسال و نیم پیش یاد گرفته ولی اون یکی رو جیغ میزنه که شلوار برام بپوش تا کار انجام بدم به قول خودش البته تو دستشویی هم میره ها ولی خب رو سنگ نه یا قصری فقط با شلوارش

منم عین شما هم عروسم سه تا دختر بزرگ داره اخریش کلاس هفتم الان یه پسر داره شش ماه از دختر من بزرگتره دیروز میگه اخ و پیف و پف دخترت هنوز یاد نگرفته منم دراومدم گفتم تو دخترات همسن من هستن و چهارتا بزرگ کردی با من مقایسه نکن که یه دونه دارم و تو شهر غریب حتی یه همبازی هم نداره تو سرما حتی دو هفته ای یه بار بیرون نمیریم

عزیزم من میخاستم اریارو از پوشک بگیرم
ی دونه پوشک نو بردم چسبوندم به دیوار دستشویی
ب اریا گفتم پوشکا دوست ندارن تو پای تو بمونن میگن اریا بزرگ شده باید بره دستشویی
با همین حرفا گولش زدم دیگ جیشش رو گفت
دیگ وقتی چسب پوشک خراب شد از دیوار کند
گفتم تو دیگ یاد گرفتی پوشک دیگ داره میره پیش ی نی نی کوچولو

حتما با مشاوره کودک حرف بزن

باهاش برو چندتا شورت خشگل که خودش انتخاب کنه بخر بگو جای این پوشک بپوش

یه روز گوش نکن اهمیت نده از سرش میوفته بگو بیا باهم بریم دست شویی دوست هم بازی نداره بگو همبازیتو ببین هم سن خودته می‌ره دستشویی با حرف زدن سعی از سرش بندازی وگرنه راهی نداره جز اهمیت ندی

عزیزم از کی شروع کردی که از پوشک بگیریش؟دختر من ۷ ماه اینا طول کشید ولی بلاخره یاد گرفت.اما حتی الان که یهو خیلللی بهش فشار بیاد یهو میبینم خودشو خیس کرد. اونروزم مریض بود یکم اسهال بود یه بار شلوارش پی پی کرد. ولی خب دیگه میتونه خودشو نگه داره مگر اینکه خیلللی بهش فشار بیاد.کاش یکم زودتر شروع میکردی احساس میکنم دیر شروع کردی اونم بدعادت شده

از کی تلاشتو کردی ؟اغاز تلاش و صحبتو میگم ها