عزیزم منم یکماه دقیقا مثل شما بودم ، الانم حالت تهوع دارم ولی بالا نمیارم
من با اجازه پزشکم قرص ب6 خوردم ، هر هشت ساعت نصف قرص ،خیلییییی تاثیر داشت
و نون تافتون خشک منو نجات داد ، به هیچ وجه نزار معدت خالی بمونه، و هر نیم ساعت یکم نون خشک بخور بعدش غذا یا میوه یا آجیل و ...
میدونم خیلی سخته و درکت میکنم ،من دو ماه خونمو حتی جارو نکردم ، ظرفها رو همسرم میشست ،حتی حمام هم تنهایی نمیتونستم برم چون توانش رو نداشتم ،اصلا عیبی نداره از اطرافیان و همسرت کمک بخوای و اصلا عیبی نداره که هییییچ کاری نکنی ، فقط استراحت کن و به خودت برس ، بهت قول میدم این دوران زود تموم میشه و بعد با انرژی و حال خوب دیگه خودت میتونی کاراتو انجام بدی
من انقدر دوست دارم بمونم خونه استراحت کنم که خدا میدونه... پنج شنبه جمعه که تعطیلم فقط خوابم نمیتونم از جام تکون بخورم ولی شنبه تا ۴ شنبه از ۵ صبح تا ۵ عصر سرکارم. همش منتظرم آخر هفته بشه استراحت کنم
سلام عزیزم. واقعا روزای سختیه
کلافگی از همه بدتره
مخصوصا تو هفته شما که اوج حال بدی هاست
اگ حالت خیلی بده سرم بزن عزیزم منم تو اون هفته سرم میزدم که بتونم بگذرونم ، سیرابی ممکنه حالتو بهتر کنه ، به نظرم همین نوشتن حالت هم بهت کمک میکنه بعدا که حالت خوب بشه میخونی و تعجب میکنی از خودت .
با تو دلیت صحبت کن ، قرآن بخون عزیزم حتی شده یکم به آرامشت کمک میکنه
بیشتر استراحت کن ، نباید توقع زیادی داشته باشی از خودت چون تمام انرژیتو اون کوچولو میگیره من که هر موقع حالم بد میشد میگفتم باز این بچه انگشتشو کرده تو حلقم
برو تو پیج ها و اينترنت لباس بچه ببین و وسایل بچه ببین روحیت عوض میشه
به خودت سخت نگیر 🌱
الهی قوربون دل پرمهرت🩷 یه چیززز ولی وقتی بغلش بگیری چنگیزخانروو همه دردات یادت میزه نگران نباش
عزیزم منم مثتو بودم و هستم اگ رعایت نکنم
ویتامین ب ۶ بگیر بخور
صبحتو با بسکویتت خشک شروع کن.عصرا ام نون خشک و بسکوییت بخور.من ک واقعا تاثیر داشته برام
تازه من دوقلو ان و خیلی بیشتر ازیتم میکنن
منم مث شما روزای سختیو میگذرونم حتی نسبت ب همسزم ویار دارم و وقتی میبینمش تگری میزنم بعدم بخاطر این حالتم عذاب وجدان میگیرم دوهفته گامل خونه مادرم بودم و حتی وقتی همسرم زنگ میزد توان جواب دادن نداشتم شبا تا صبح تگری میزدم شاید باورت نشه انقد حالم بد میشد یبار ب شوهرم گفتم کاش بریم سقط کنیم خدا منو ببخشه همچنانم روزای سختیو میگذرونم من اصلا تصورشم نمبکردم بارداری انقد سخت باشه😿
منم امشب گریه کردم. از سختی و اینکه هر روز یه مدلی ام و حالات روحیمتفاوتی دارم و جسمم هم همینطور خسته شدم
عزیزم حال من رو نوشتی .... تحمل کن تمام میشه من الان ها دیگه کم کم حالم داره خوب میشه .. من چندین بار بستری شدم سرم زدم شما هم برید سرم بزنید حالتون بهتر بشه عزیزم ....
حق داری عزیزم،بارداری واقعا سخته،روزای سختی رو داری میگذرونی،منم عین خودت نمیتونم به هیچ کاری برسم،کلافم،خونه ی منم بیشتر از ۱۰ روزه ک جارو نشده،یکسره تو خونم،من به خاطر تجربه ی تلخه علاوه بر اینا استرسم دارم،از ترس گریه میکنم،امیدوارم این روزا به خیر و خوشی بگذره
منم عین توولی بازم میخورم😂😂😂
من توبارداری قبلیم تاروزی ک بدنیا بیاد بخداهمین بودم هرروزآرزوی مرگ میکردم
منه بدبختم عین خودتم ول حال هیچ کاریو ندارم ولی خانواده بی ملاحضه همسرم هر روز شام ناهار خونه ما هستن همش میگم چه غلطی کردم باردار شدم
آروم باش عزیزم متاسفم که باارداری این مدلی داری خیلی عذاب اوره
انشالله بهترمیشی
هوووف منم عین خودت بودم تازه ازهفته ۱۰ بهترشدم تهوع دارم وای کمترازقبل هستش
چقدر قشنگ حال منو نوشتی🥹
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.