انقد حرص خوردم تپش قلب گرفتم
پسرم خیلی غر میزنه باید همش کنارش باشم تا بلند میشن داد میزنه انقد از صبح داد زده الان کل بدنم میلرزه همش داره دستور میده لنجام ندم شروع میکنه گریه
نسبت به صداش الرژیک شدم
همش صدای غرش میاد
یه سرویس میرم میاد جلوی در دادو بیداد ابرو نمونده برام همسایه فکر میکنه من اینو زجر میدم
وسیله اش گم میشه یا از دستش میوفته میشینه داد بیداد
خستم خستههههه

والا منم همینم‌ولی خو داد نمیزنه غُر میزنه ک کل زندگیو تعطیل کن بشین ور دل من تکون نخور بام بازی کن....

بهش خیلی توجه کردید لوس شده با این کاراش ب خواسته هاش میرسه

منم بخدا همینم، منم خستم دیگه توان نمونده، دیشب تو ماشین پدرش چشمش پلیسه رفته بود از بیمارستان اومدیم نمیشد بشینه پشت فرمون چشمش و میبست من نشستم این بچه هم از اونجا گریه تا بیایم خونه که چرا بابا نگاه نمیکنه مامان نگاه نمیکنه بابا چی میگی خب پدرت چشمش و بسته منم نگاه کنم تصادف بقران گلوله اتیش بودم ولی فقط با صدای محکم گفتم الان شرایطش نیست داغون کرده پلک چپم میپره از اعصبانیت

بچه ات خیلی پرو شده به گریه هاش داداش توجه نکن

ببرش توی اتاق بگو همینجا داد بزن تا خسته بشی بگو داخل سالن حق نداری داد بزنی

توام داد بزن سرش چه معنی میده بچه سه ساله دادو بیداد کنه. ادبش کن