من خونه تکونی رو از شستن پاسماوری ها شروع کردم
خیلی سخته با بچه ها من ک تا مبرم سر گاز و ظرفشویی پسرم پاهامو میگیره ک بغلم کن

اشپزخونه تموم شد فقط پنجره و پرده مونده اتاق خابم تموم فقط پذیرایی مونده اونم گذاشتم آخرین لحظه جون دم ب دقیقه کثیف میکنه پسرم

خداروشکر میران خودش هرروز کل خونه رو تکون میده😂😂نیاز ب خونه تکونی من نیست🥲

من وقتی پسرم خواب بود کارامو میکردم از اول اسنفد شروع کردم خونه تکونی تازه تموم کردم😂

منم دخترم خیلی اذیتم کرد پاره شدم پارههههه

من دیروز خونه تکونی تموم شد همه لباسای پسری وباباش شسته شد فقط لباسای خودم مونده وبازم خداروشکر پسر نمیگه بغلم کن واسه خودش بازی میکنه باذوسایلای خونع فقط اون خطرناکا جمع کنم از دسترسش

من به یه زاری تموم کردم آشپزخونه رو روزی یه قسمتوتمیزمیکردم بس که دخترم میچسبید به پام یامیومدچهارپایه رو میگرفت بین اون همه چربی و کثیفی😩

دقیقا😅

مثل پسرمن همش باید پیشش بشینم🥺خونه تکونی نکردم هنوز