حالا پسر شیطون من میگه مامان بریم بازی😂من میترسم بیرون نمیرم اینجا انکار جنگ شده دیگه جشن و شادی نیست وحشتناکه واقعا
پسر من رفتیم دم مغازه باباش دیدم کادر مغازمون دستش فشفشه دادن انقد ترسیدم جیغ زدم😅😅بعد دیدم چیز خاصی نیست
پسر منم زیاد نترسید استقبال خوبی کرد😅😅😅
من از این پیازی ها خریدم برای پسرم مبزد زمین یه ذوقی میکرد و
پسر منم نیومد ۵ دقیقه نموندیم بغض کرد چسبید بغلم برگشتیم خونه
دختر من خودشو میکشت میگفت ترقه میخوام باباش براش از این سیگاری ها گرفت دو دونه پرت کرد توی حیاط اینم ترسید و به باباش گفت نکن زشته دیگه از ترقه ترسید
جنگ😁😁😁
سلام حق هم داره افرین بهش
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.