۵ پاسخ

من جغجغه هاش رو با ربان میبندم طوری که بالا سرش باشه ، باهاشون بازی میکنه
براش کتاب داستان خریدم براش میخونم و همزمان عکس های کتاب رو بهش نشون‌میدم
براش اسباب‌بازی گربه و گوسفند و جوجه گرفتم اونا رو برمیدارم براش شعر میخونم
مثلا گوسفند رو میارم جلو صورتش میگم این ببی هست ، ببی میگه بَ بَ
پیشی میگه میو میو ،پیشی خیلی ملوسه
از این چیزا میخونم

پسر من که همش رو پامه دارم تکون میدم خسته شدم بریدم

ما از همه قرتی تریم ،براش میرقصم نگاه میکنه ذوق میکنه بعد خودش بغل میگیرم میرقصیم اهنگ میزارم،تی وی روشن میکنم، باهاش حرف میزنم ،اعضا بدنش نشونش میدم این دست ،این پا این ابرو و...

رو تابش میذارم بخش ربان رنگی و جغجغه وصل کردم
رو تشک بازیش میزارم
کتاب قصه هاش براش باهیجان میخونم
شعر میخونم براش باهاش حرف میزنم
گاهی اینه میگیرم روبروش خودش و منو میبینه ذوق میکنه
به پهلو میبرمش رو شکم میزارمش

پسرم همش میگه بغلم کن پدرم در اومده

سوال های مرتبط