۴ پاسخ

دختر منم به شدت وابسته بود.
تدریجی اصلا نمی تونستم
برای همین صبر زرد زدم
با این حال تلخ بود خورد
دیگه مجبور شدم ی کم از دونهاشم بزنم وقتی دید سیاهه و تلخ بدش آمد خداروشکر
نزدیک یک ماهه گرفتم هنوزم گاهی شبا بیدار میشه مجبورم چند دقیقه راه ببرم ..
اما زودتر اقدام کن به گرفتن هر چی سن بره بالاتر وابسته میشن

آخ گفتی بخدا دختر منم کل جونمو خورد بسکه مک زد
نوک سینم گاز گرفته زخمه آخ که چقدر دردناکه شیر دادن تو این وضع ت،،بدبختیم اینه فقط از یه سینه شیر میخوره ،،الان یک ساعت و خورده ای هست داره میمکه خسته نمیشه همین کع از دهنشم در میارم سینه رو یه جوری گریه میکنه انگاری کتک خورده

دختر من هنوز با شیر میخابه میگن ایراد نداره بعضی تا سه سال هم شیر دادن بچشون

یعنی من راهت شدم.بزرگترین غول رو رد شدم.انقدر میترسیدم چون خیلی وابسته بود تا صبح دقیق بیست بار بیدار میشد از سرعادت.دیگه آخرا نمیزاشت سینمو بکشم .چون با ی سینه شیر میدادم داغون شده بودم.خودشم خواب نداشت عصبی میشد.اگه شیر نمیدادم پاهاشو باتمام فشار میکوبید زمین و داد میزد.بخار همسایه قطع نمیکردم.دیگه دیدم دندوناش لک شدن.واقعا ۳شب بیشتر اذییت نکرد.جایگزین چیزی ندادم چون باید اونم یک روز ترک میدادم.اولا ک بیدار میشد میزاشتم رو پام.یکی دوبار آب دادم.بعدش دیگه آب هم ندادم.من از روز میگفتم بو میده کثیفه.پسر بزرگم همسرم همش ب اونا میگفتم بیایید می می😂😂حالشونو بد میکردن دیگه اینم نمیومد.

سوال های مرتبط