هیجوقت تو این نه ماه هرسا و اذیتا و نفرینهای شوهرم رو از یادم نمیره تا اخر عمر گوشه دلم میمونه اگه هم مردم ک با خودم میبرمشون اون دنیا و جلوش رو میگیرم 🥲😭

آره واقعا تو این دوران یه چیز کوچولو هم کینه ای میشه تو دلامون و هیچ وقت یادمون نمیره

خدا خودش دلتو شاد کنه وکمک کنه منم الان یک ماه کارم شده گریه ۴ کیلو وزن کم کردم حالم از گذشته م بهم می خوره از آینده هم بزارم ومی ترسم

همه همینن عزیزم انشاالله بچه که بدنیابیادزندگیت هروزشیرین تربشه این اتفاقازیادمیوفته مرداهمشون مثل همن منم شوهرم تودوتابارداری قبلیم کتکم میزدونفرینم میکردهرچی که باشه میگذره خودتوحرص نده

کاش این مرد ها می فهمیدن ما جقد زجر میکشیم واسه یع بچه 💔💔 هیچ وقت یادم نمیره چقد سختی و چقد توهین تحمل کردم

عزیزم با نگه داشتن ناراحتی و کینه خودت بیشتر اذیت میشی ، ببخش و رها کن.
خودتو در آرامش نگه دار هرکسی تقاص کاراش رو پس میده

منم همینطور

دوستان گلم از شوهراتون ناراحت نشید اونا ام تو این شرایط سرگردون شدن
بچه دومم رو که شوهرم فهمید باردارم شروع کرد به مخالفت و اذیت کردن یه بار ماه ۴ خونریزی کردم شیرینی خرید فکر میکرد بچه سقط شده اونقدر مهمونداری کردم تو ۸ ماهی که باردار بودم اونقدر شوهرم اذیتم کرد که بی حساب از بس اذیت شدم بچه تو ۸ ماه دنیا اومد و ۴۰ روز بستری شد شوهرم بدتر شد همش مادرش میگفت از کجا بیاریم پول بیمارستان بدیم و شوهرم بدتر میشد
اما الان نفس شوهرم به همون پسرم بسته هست و پسرم بدون باباش نفس نمیکشه
خلاصه اونروزا گذشت شوهرم شرمنده کارایی که کرد هست همیشه هم میگه منم یادم نمیره ولی گذشت شما هم حوصله کن میگذره

چرا مردا اینجورین آخه جای اینکه تو بارداری بیشتر درک کنن بدتر میرن رو مخ بعد زایمانم که بماند

عزيزم چرا كينه؟اگه ميتونى جدا شو ازش،اگه نميتونم بيخيال شو
كينه و منتظر انتقام بودن دردى به دردهاى شما اضافه ميكنه فقط

من وقتی یه زن میگفت شوهرم اذیت میکنه مسخرس میکردم تاهمین یک ماه پیش همسرم یکباره عوض شدمنم فکرکردم از بی پولی یافشارکارکردن یاگفتم بخاطررابطه جنسیه دیگه باهاش ساختم تادیشب داشتیم حرف میزدیم باهزارکلکوسیاست بحثوبه بچه کشیوم که عصبانی نشه مشکلشو بگه گفت من اصلابچه نمیخواستم کی گفت بچه داربشی منوبگوانگاریه تشت اب یخ ریختن روم بدنم مثل مرده هاسردشد اصلادیگه نتونستم حرف بزنم گفتم شکمم دردمیکنه رفتم خوابیدم واقعاهنگ کردم چرابایدبعدازنه ماه زجرکشیدن منوقتیکه ده روزم مونده یادش بیافته بچه نمیخوادهمه ذوقم کورشد دعاکنیدسرزایمان بمیرم

طوری نیست اعصابت ارزشش بیشتر از این حرفاس منم‌خیلی شنیدم‌ازش دلمو شکست ولی چه میشه کرد

چراگلم خودتو الکی ناراحت نکن بخداا ارزش نداره که بخای خودتو عذاب بدی اینجوری زندگیت بهت زهر میشه و حالت بد

وااا چرااخه باید اذیتت کنه؟