۱۵ پاسخ

منم چندسال پیش حال توراداشتم واقعاازاین دنیاخسته شده بودم، ازخدافقط یه بچه می خواست ونمی دادکلی هزینه دکترکردم ازاین دکتربه اون دکترکلی ازمایشهای جورواجوردادیم اخرشم دکترخیلی راحت جوابمون کردگفت که اصلا نمی تونیم بچه داربشیم گفت تنهاراهی که دارین اینکه برین کاشت کنیدغیرازاین به هیچ عنوان امکان بارداری نداری، اون موقع خیلی دلم شکست خیلی ازخداگله مندشدم اون موقع هزینه کاشت رانداشتیم به خاطرهمین هم نرفتم بعدکه کلا امیدم راازدست داده بودم درکمال ناباوری بی بی چک زدم دیدم باردارم باورمان نمی شدوخلاصه الان خداونددوتادخترنازوخوشگل بهمون دادوروزی هزاربارشکرمی کنم، عزیزم امیدت راهیچ وقت ازدست نده بلخره روزی توهم به مراددلت می رسی

من 8تا بی بی زدم که 6 تاش منفی بود، 2تاش هیچ خطی نیوفتاد

اونوقت الان نشسته وسط پذیرایی و میگه من نیمرو با زرده سالم میخوام
ساعتم 12 شبه

اینو گفتم بدونی که بی بی چک احتمال خطا داره

منم یه تجربه تلخ داشتم یه سقط ک خیلی سخت بود برام ولی دکتر گف ۶ ماه بعده سقط میتونی اقدام کنی من اقدام میکردم ام نمیشد تا وقتی ک دقیقا یه سال گذشت..بدن باید آمادگی پیدا کنه بنظرم ...اون بیبی های مثبت هم نشون از هورمون های باداری قبلیت هس ک هنوز تو بدنت هست و مانع بارداریت میشه...منم همش استرس داشتم ک شاید دیگه بچه دار نشم و هزار چیزه دیگه تا وقتی ک یه سال کامل شد و من ماهی ک فکرشو نمیکردم باردار شدم...قرص فولیک اسید ۵ رو مرتب بخور و اقدام داشته باش مخصوصا زمان تخمک گذاری یعنی وسط سیکل از روز ۱۴ سیکل تا روز ۱۸ سیکل یه شب درمیون.....سوره یاسین و حدیث کسا و زیارت عاشورا هم خیلی کمک میکنه ب آرامش و خواسته دلت برسی... نظره من اینه ک شما قرص تحریک تخمک گذاری هم مصرف نکنی چون شما تخمک داری و قبلا باردار شدی و اون قرصا باعث میشه تخمکای زیادی از دست بدی

چق عجیب حالتو میفهمم😔😭اخ از این درد ک هیچ درمونی نداره. منم پسرمو از دست دادم😔اینق بارداریم سخت گذش ک تنها دلخوشیم به بچم بود 💔😭

عزیزم روحشون شاد
اما صبر کنید موقعش انجام میشه

روح بچت شاد چن وقتش بود امیدت از دست نده خدا مهربونه کمکت میکنه

ناامید نشو عزیزم اینم تقدیر ماس خدا با بچه هامون مارو امتحان کرد که واقعا سخترین و جگر سوز ترین امتحان بود
ایشالله خدا دوباره بچه هامون بهمون میده 💋🤲🥺
تو تاپیکت دیدم بی بی چکت مثبته آزمایش دادی عزیزم 💋؟

عزیزم واقعا ما نمیتونیم صلاح خدا رو بفهمیم ببین من 40 روز پیش دخترم مرده به دنیا اومد یعنی حتی صداشو نشنیدم و چشمای بازش رو هم ندیدم همشم میگفتم حکمت خدا چی بود ولی وقتی حدودا یک هفته پیش تصادف کردیم حکمت خدا رو فهمیدم
ببین من آدم شدیدا احساسی ای هستم و اگر قرار بود توی اون تصادف بچه ی یک ماهمو خدا ازم میگرفت دیوونه میشدم یا دق میکردم ولی وقتی همون اول قسمت نبود بمونه راحت تر با قضیه کنار اومدم تازه اگر بچم بود و توی تصادف فوت میکرد من تا دنیا دنیا بود خودمو نمیبخشیدم چون راننده خودم بودم و احساس میکردم که بچمو خودم کشتم و دیوونه میشدم شما هم ناراحت نباش خدا خیلی بزرگ و مهربونه ولی ما نمیتونیم حکمتاشو بفهمیم😔😔

عزیزم ان شاءالله به حق این ماه مبارک باردار بشی به همین زودیا

‌منو ببینی چی میگی؟ من چهار سال تمام تحت درمان بودم ماهی نبود تو این چهار سال دارو برا بارداری نخورم چهار بار ای یو ای کردم منفی دوبار ای وی اف سری اول ای وی افم با تمام زجری که کشیدم اثر داروهای هورمونی قوی دردش واقعا غیرقابل انکاره هزینه های زیاد بهم گفتن تو آندومتریوز داری تخمکات پوچن باردار نمیشی یادمه تا خود صبح گربه کردم واقعا نمی‌دونم درک میکنید یا نه به اهر خط رسیده بودم اینقدر به خدا گفتم ازت ناراحتم که به خوابی دیدم فرداش که بلند شدم هیچ اثری نه از ناراحتی داشتم نه از غم

نگا خواهر تا یچی برات تعریف کنم این تجربه منه ازدواجم وعشقم خلاصش میکنم برات


منو یکی عاشق هم بودیم غریبه نبودیم
خلاصه خیلی عاشق هم دیگه بودیم ومیمیردیم برا هم وهمه فامیل وخانواده هامون میدونستن وخیلی لج کردم ونزاشتن بهم برسیم ایقد جنگیدیم وایقد آبروریزی شد بخصوص خانواده خودش خیلی لج کردن
وایقد منو خودش دعا میکردیم ونماز میخوندیم خیلی نذر کردیم بجایی رسیدیم حتا دعا درست کردیم ۵سال جنگیدیم نزاشتن برسیم هیچ دیگه خانوادم لج کردن ومجبورم کردن شوهرم دادن چیزایی که روسرم گذشت فقد خدا میدونه و درک میکنه خیلی خیلی سختم بود بعد این همه عشق وجنگیدن یکی دیگه شوهرم بشه دیگه دوتامون هم نماز ترک کردیم کلا گفتم دیگه خدا وجود

سلام گلم من تاپیک های قبلتو خوندم،پسر من ای یو جی ار بود و 34هفته با وزن 1300بدنیا اومد،تو 32هفته متوجه شدم و بستری شدم،هر روز سونو و ازمایش،واقعیت برای خصوصی اونقدی دارا نبودیم هزینش شاید 100میل میشد،،بین بیمارستان اکبر آبادی و امام خمینی من خمینی رو انتخاب کردم و رفتم لونجا،نگم برات که عذاب جهنمو بهم دادن،هنوز که هنوز کابوس میبینم،اما دکتر اطفالش فوق العاده بود،خدا خیرش بده،خواستم بگم سری بعد اگر باردار شدی برو اونجا،دوتا دکتر فوق العاده هم میشناسم که خیلی ها زیر نظر اون مثل من و شما بودن و به سلامتی زایمان کردن،اگر خواستید تو خصوصی پیام بدین آدرس و اسم شوم رو بگم

مگه دیگه بچه نداری عزیزم

بمیرم برای دلت. هنوز خیلی جوان هستی و راه درازی پیش رو داری. دانش پزشکی هم رشد خوبی کرده و بهت کمک می‌کنه. امید که به زودی با خبر خوش بیای.

انشاا خیره

سوال های مرتبط

مامان تو دلی مامان تو دلی ۱۶ ماهگی
مامان مهرسا ومهدی یار مامان مهرسا ومهدی یار ۴ سالگی