مامانا من اومدم شهرستان خونه مادر شوهرم بعد کمک ک نمیکنن هیچ مدام ب بچه داری من گیر میده مثلا من ب بچم غذا ک میدم دوساعت بعدش شیر میدم روتینش شیش ماهه همینه بعد مادر شوهرم و خواهر شوهرم جفتشون برمیگردن میگن ک چرا بهش شیر میدی این ک گشنه نیس بهش شیر نده گشنه باشع گریه میکنه بزار هروقت گریه کرد بهش شیر یا غذا بده اخه این شد حرف

عزیزم مادرشوهر منم همینطوری بود
منم اصلا بهش هیچ اهمیتی ندادم، فقط کار خودمو میکردم چون علیرضا هیچوقت برای گرسنگی گریه نمیکنه
غذاخور که شده بود باز میگفتن چرا سر سفره بهش غذا میدی و اول غذای خودتو بخور و فلان
من همچنان بی توجه به اونا کار خودم میکردم
الان دیگه فهمیدن من روش خودمو دارم، انقدر سیخ نمیزنن

کار خودتو کن بگو اگه گشنه نباشه نمیخوره میخوره پس گشنه توجه نکن بهشون

میگن باشه وبه کارت ادامه بده ببخشید ها کونشون بسوزه تا ته

بگن شماخودتون روبزنیدبی خیالی دخترمن غسط ناهارشام یاصبحونه هم میخوره اکثرا

بخدا سر از هیچی دیر نمیارن فقط دخالت بیخود میکنن بچم گشنشع مثلا دو ساعت هیچی نخورده میخوام غذا بدم میگن چیه الکی غذا میدی ب بچه تو مخن کلا
درخواست میدی عزیز

بگو خودم می‌دونم باید چ‌موقع شیرش بدم خودم سر ی تایمی تنظیمش کردم رک باش وگرنه بیشتر عصبیت میکنن

وای منم الان اومدم شهرستان انقدر گیر الکی میدن فقط دعا دعا میکنم زودتر برگردم خونه خودم تا 13 بدر هم اینجام 🙂🙂

نه عزیزم شما با روتین خودتون برید جلو اونارو اصلا حساب نکنید بچه بعد دوساعت مگه میشه گشنه اش نشه حتما باید گریه کنه وللش اونا نمیفهمن

وای منم الان اومدم شهرستان انقدر گیر الکی میدن فقط دعا دعا میکنم زودتر برگردم خونه خودم تا 13 بدر هم اینجام 🙂🙂