همش حس میکنم مامان خوبی نیستم یکم از روزمرگی هاتون بگین ببینم چجوری کاراتون میکنید چجوری وقت میگذرونید با بچه هاتون چجوری کاراتون انجام میدین همسرتون چقدر کمک می‌کنه
نمیدونم چرا حالم خوب نیس اصلا

من چون دوتا شیر به شیر دارم صبح که بیدار میشن اول تعویض پوشک بعد صبحانه پسربزرگم در همین حین صبحانه بزرگه کوچیکه رو هم شیر میدم بعد کوچیکه میخوابه بزرگه در حال ریخت و پاش من آشپزی بعد ظهرها هم باهم میخوابونمشون اونا خواب من کارای خونه و شام اخر شبم شستن لباسا و جمع کردن خونه روز بعد خونه روهوا منم خسته و کوفته روز از نو روزی از نو 😂

من همین حس رو دارم بخصوص از اینکه بچم بد غذاس و هیچی نمیخوره مگر اینکه خیلی خوب مزه و أبکی باشه و من از این بابت دلم میگیره
صبح بیدار میشیم یک تخم مرغ میخوره فقط زرده اش بعد مشغول بازی میشه منم کار خونه اونم قسمت ظرف شستن گهگاهی میرم شیر میدم و باهاش بازی میکنم و ظهر فرنی و خواب . خلاصه غذا بازی خواب

منم حالم خوب نیست در یه حالتی به سر میبرم انگار یه دست و یه پا ندارم کاملا همچین حس در بزرگ کردن بچه ها دارم یعنی از سمت شوهرم هیچ حس همدردی و شعور و همراهی نمیبینم ...مثلا حتی واسه نیم ساعتم نشده بی دردسر بچه رو نگه داره من استراحت کنم که قبلش دعواش نکرده باشم

عزیزم من ۱۱شب که پسرم دیگه کامل خوابه نهار فردا رو آماده می‌کنم خونرو و اتاقشو مرتب می‌کنم اشپزخونه و سرویس هارو تمیز می‌کنم صبح بلند میشم اول صورت پسرمو میشورم صبحانشو آماده می‌کنم میخوره بد پوشکشو عوض می‌کنم باهاش بازی می‌کنم ۱ساعت بعد سالاد و ماست نهار آماده می‌کنم همسرم میاد غذا میخوریم با پسرم مشغوله من اشپزخوترو مرتب میکنن کارای شاممو می‌کنم پسرمو میخوابونم عصر بیدار شد باهم عصرانه میخوابم هوا خوب باشه بیرون یا تو حیاط بازی می‌کنیم میام خونه شام آماده می‌کنم

من چی بگم که خیلی ناراحتم امروز جلو بچم با شوهر دعوا و درگیری داشتیم همش قیافه بچم که ترسیده بود جلو چشامه

اول صبح تا چشم باز میکنه شیر میدم یک ساعت بعد یکم فرنی بعدش بازی تا ساعت یک میوه یا شکلات یا آب میوه میدم. بعد ناهار بعدش خواب. بیدارم میشه شیر بعد میبرم خونه مادرم از 4تا9سرکارم. مانیارم پیش مامانمه. بعد میارمش ساعت 9شیر و شام و خواب.

فقط میتونم اینو بگم همه مادرا فک میکنن خوب و کافی نیستن
اونم از عشق زیاد به بچشونه
وگرنه دیدی زنی بیاد اینچا بگه من همسر خوبی نیستم واسه شوهرم 😅

عزیزم من صبح ساعت ده با دخترم بیدار میشم
یکم بعد بهش صبحانه میدم
چرا دروغ بگم معمولا کارتون میذارم بعدش براش تا یکم کارامو بکنم
طرفای ظهر یکم باهاش بازی میکنم و بغلش میکنم و قربون صدقه ش میرم
بعدشم میان وعده و شیر و خواب ظهر
بعد از خواب ناهار میخوره
عصرم همین منوال صبحه