وای خدا مادرشوهر منم منو دیوونه کرده دوس داره هرمز ببینه پسرمو خب منم زندگی دارم نمیش که هروز برم یا هروز اون بیاد اینجا پیش هرکس هم میشینه زود زود میک وای خیلی دلم براش تنگ نمیبینمش که مبخواد منو خراب کنه همه بگن عروسش چ بی رحمه نوشو نمیزاره ببینه
مادرشوهر منم همین بود تا جایی ک میگف شبا میبرمش پیش خودم بخوابه و اونجا بود ک من دیگ صبرم تموم شد و قاطعانه جوابشو دادم ، نزدیک ی هفته ای خودشو میگرف برام ک ینی ناراحت شده ولی از بعد اون دیگ رفتارش درست شد
مادرشوهر من روزی چند بار میومده با شوهرم دعوا کردم رفته بهش گفته عروست دوست ندارع بیای اینجا دیگ راحت شدم اصلا بدرک ک آبروم رفت دیگ داشتم روانی میشدم😂
اولین نوشه اینجوریه ؟
وقتی میخوادش گاهن با بهونه ای بگیر ازش
گاهن لازمه باهاش برخورد کنی البته با احترام بگو دختر خودمه اذییت میشه زیاد تو بغل یکی دیگه باشه از اینجور چیزا گاهنم تلفناشو جواب نده کم ببر پیشش چه به حرفاش گوش بدی چه ندی حرف بارت میکنن پس اونجوری که راحتی زندگی کن چندباری محلش ندی کم کم ول میکنه
بگو اگه بچه خیلی دوست داری یکی برای خودت بزا و رو اون حس مالکیت داشته باش
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.