خب اینان تا اینجای کار که گفتم براتون🖐🏻
داخل اتاق عمل یکبار فشار دادن شکممو که هیچی نفهمیدم
بعد ریکاوری یه بار فشار دادن که مجدد چیزی نفهمیدم
اما بعد اینکه حسن برگشته بود یه بار ماساژ دادن که اونو فهمیدم و درد داشت ولی قابل تحمل بود🫠

بیمارستان بسیار خوب و تمیز و خلوتی بود👌
دکترم بسیار با تجربه بود
بیمارستانم خصوصی بود و چون زایمانم اختیاری بود ۱۸ تومن هزینه ش شد🖐🏻
کادر مهربونی داشت
باهاشون همکاری کنی مهربونتر هم میشن!

تجربه من که خیلی کمکم کرد این بود که بعد عمل حتما مایعات بخورید
تا میتونید راه برید
سخته اولین بار که میخواین بلند شید ولی سعی خودتون بکنید
گرمیجات بخورید
سعی کنید غذا زیاد نخورید


در ضمن داخل بیمارستانی که من رفتم اجازه دادن شیر خشک بدیم
واکسیناسیون کردن
شنوایی سنجی
آزمایش زردی...

آمپول دور ناف زدن برام
یه ساک که توش همه چی بود...

خلاصه زایمان رضایت بخشی بود😍❤️

پارت ۵

۹ پاسخ

عزیزم مبارک باشه قدم پسرت
چقد یاد خودم افتادم🥲😙

الهی شکر انشاللهماهم یه سزارین عالی و راحت داشته باشیم بیایم تعریف کنیم

خداروشکر عزیزم ❤️

دکتر برای خودش چقدر هزینه گرفت؟
اون که میگف باید بری امید تهران

آخخخخ قربون اون تعریف کردنت😍🥹 برو رمان بنویس انقدکه قشنگ مینویی ایشالا بسلامتی قدم نی نی مبارک باشه خدا حفظش کنه براتون❤️

عزیزم دکترچقدازت زیرمیزی گرفت

خيلي خوب گفتي چقدر قشنگ نوشتي استعداد دارياااا 😍😍ممنون

کدوم بیمارستان بودی

کاش اسم دکترو بیمارستان رو میگفتی

مقالات مرتبط

شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه
شیر دادن به نوزاد، آموزش روش صحیح شیر دادن به بچه
کاری که هرگز نباید بعد از ورزش انجام دهید
چند کاری که هرگز نباید بعد از ورزش انجام دهید!❌
تفاوت شیر خشک با شیر مادر
8 تفاوت شیر مادر با شیر خشک که نمیدانید!
غذا دادن به نوزاد از کی شروع میشه
غذا دادن به نوزاد از کی شروع میشه ؟

سوال های مرتبط

مامان الوين 👶🏼 👣🧡 مامان الوين 👶🏼 👣🧡 ۴ ماهگی
مامانا تجربه ي زايمانم (سزارين ) كه نوشتم بهم گفتيد از درد بعدشم براتون بيام بگم.
تاچند ساعت كه اثر بيحسي هست و درد و حس نميكني من وقتي كه تو اتاق عمل بودم به دكترم گفتم زمان بيحسي شكممو فشار بديد بعدش ديگه فشار نديد ، دكترم گفت ما تو بيحسي قشنگ شكمتو فشار ميديم ولي بعدشم كه رفتي تو بخش بايد بيان برات ١/٢ بار فشار بدن چون خون لخته بشه داخل شكم خطرناكه.
وقتي اومدم تو بخش برام شياف زدن پمپ دردم كه داشتم دردش قابل تحمل بود پرستارا ١/٢ بار اومدن شكممو فشار دادن ولي نه اونجوري كه فكر كني يه كوچولو كه قابل تحمل بود .
بهم گفتن تا زماني كه خوب بيحسيت نرفته اصلا تكون نخور حتي سرتم تكون نده با چشمات اينور اونور و ببين . بعد ٦ساعت هم گفت ميتوني مايعات بخوري
تا ميتونيد نسكافه ومايعات زياد بخوريد .
بعد ٨/٩ ساعت هم گفتن بلند شم راه برم من از خدام بود كه هرچي زودتر بلند بشم چون احساس ميكردم كمرم داره خشك ميشه اينقدر كه تكون نخوردم. از اولين درد راه رفتن بخوام بگم من قبلش شياف زدم پمپ دردم كه داشتم
وقتي از رو تخت بلند شدم يه كوچولو سخت بود ولي قابل تحمل بود . بعد اونم هر دفعه كه بلند ميشدمو راه ميرفتم بهتر ميشد
كلا هرچي سعي كنيد بيشتر راه بريد زودتر خوب ميشيد .
ايشالا همتون زايمان خوبي داشته باشيد و نينيتونو به سلامتي بغل بگيريد ❤️
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان اورهان 👼🏼💙 مامان اورهان 👼🏼💙 روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان من ( سزارین ) پارت چهار
که لحظه شیرینی بود و به همه مانانای باردا و همه کسایی که بچه دار نمیشن از ته قلبم آرزو میکنم ، و بچه رو دادن بیرون و منو بردن ریکاوری و چون هنوز بیحسی داشتم اومدن شکممو تمیز کردن که من به شدت نگران اینم بود زیاد نفهمیدم فقط چون از زیر دلم داشتن فشار میدادن اون اذیتم میکرد که از اونجا به بعد دردام شروع شد که با شیاف کاملا قابل کنترل بود سخت تمرین بخشش فقط راه رفتن و بلند شدن بود ولی تجربه من این بود که هر چقدر که میتونید راه برید چقدر بیشتر راه برید همون قدر زود بهتر میشد چون یه نفرم با من سزارین شده بود من با کلی درد راه میرفتم ولی بعد راه رفتن بهتر میشدم من چهار بار پیاده شده بودم اون فقط یه بار و تا صبح کلی درد کشید و این که منتظر شیاف نباشین که هر هشت ساعت یه بار بیمارستان بده خودتون هر کجا که دردتون گرفت یدونه استفاده کنید خیلی کمک بود و من متاسفانه همون سر دردی که تو اتاق داشتم بعد از سه روز بازم همچنان دارم و این به شدت اذیتم می‌کنه درسته همینقدر سخت بود ولی بازم خدارو شکر که بچمو تونستم صحیح و سالم بغل بگیرم و برای شما هم این حس رو آرزو میکنم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان نخود مامان نخود ۷ ماهگی
تجربه زایمان
من پریروز سونو بیوفیزیکال دادم تنفس نمره نگرفت بردم زایشگاه گفتن ان اس تی خوبه چیزی نیست ولی گفتم زنگ بزن دکترم زنگ زدن دکتر گفت براش تکرار سونو بنویسید بفرستید اینسری زد حرکت نمره نگرفت برگشتم زایشگاه دکتر گفت بستری کنید برا زایمان بستری شدم گفتن سزارین اصلا نداریم اختیاری قبول نمی‌کنیم
دیگه بستری شدم معاینه کردن کاملا بسته بود
سروم زدن و آمپول فشار نزدیک دوساعتی موندن نه درد داشتم نه باز شدم گفتن ببرن سزارین که من گفتم با دکتر شیفت عمل نمیشم با دکتر خودم عمل شدم و موقع زایمان متوجه بندناف دور گردن بچه شد
خلاصه ساعت سه و چهلدوپپنج دقیقه ظهر پسرم به دنیا اومد خداروشکرر و من تو اتاق عمل فقط گریه میکردم و خداروشکر میکردم
از سوند براتون بگم درد آنچنان بدی ندارد و یه لحظس
تو اتاق عمل هیچ دردی متوجه نمیشین من تا چهار پنج ساعت بعدش هم هیچ دردی نداشتم و بعد هم باز جای عمل درد نمی‌کرد به خاطر زیاد به پشت خوابیدن کمردرد خیلی شدیدی گرفتم و کمردرد اذیتم کرد که با اولین راه رفتن از بین رفت ولی خب بعدش درد جای عمل یه مقدار داشتم که با شیاف خوب بود قابل تحمل بود فقط یکم راه رفتن درد داره الان هم بیشتر سوزش جای عمل دارم تا درد
و از فشار دادن شکم بگم که شکم منو سه بار فشار دادن که یه بار تو اتاق عمل و دوبار تو‌ریکاوری که هرسه بار بی حس بودم و متوجه نشدم
همینا فعلا تو‌ ذهنم بود
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان ارسلان 💙 مامان ارسلان 💙 ۲ ماهگی
پارت ۵:

بعدش گفتن که دکتر گفته حالا که انقباض داری بری اتاق عمل بهم وسیله دادن خوب این کار شون که اون موقع نگفتن مشکل از چی بوده این بود که من اصلا استرس نداشتم به شدت خوشحال بودم فقط تنها ناراحتیم این بود که همسرم ندیدم و آماده نبودم اونطور که دلم میخواست ولی کلی ذوق داشتم این باعث می‌شد که تازه به همه اونایی که قرار بود به من عمل بشن استرس داشتن دلداری بدم

خلاصه آماده شدم بعد خدافطی به همسرم رفتم اتاق عمل اونجا ام یه ماما فوق العاده بود اصلا نداشت استرس بکشم راحت رفتم خوابیدم رو تخت دکتر اومد با کلی شوخی خوابیدم رو تخت تا آخرین لحظه قبل بیهوشی داشتم با کادر اتاق عمل شوخی میکردم (عمل من با بیهوشی بود و اینکه سوند خداروشکر تو بیهوشی بهم زدن پس تجربه اون ندارم براتون بگم)
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان دایان 💙👶 مامان دایان 💙👶 ۷ ماهگی
پارت دوم
بعد عمل بردنم تو ریکاوری و بچه رو آوردن بهش شیر دادن من پسرم رو دیدم گریم گرفت از خوشحالی بخش شیر دادن و بعد چند دقیقه بردنم بخش و خانوادم دم در اتاق عمل بودن دیدمشون و منو بردن داخل اتاق اصلانم شکمم رو فشار ندادن بعدش کم کم دردام شروع میشد که همش میومدن برام شیاف میزاشتن و آمپول و سرم مسکن بهم میزدن و دردا قابل تحمل بود ۸ و نیم زایمان کردم بعد ۸ ساعت بهم اجازه دادن مایعات بخورم و روز بعدش صبح اومدن سوند رو در آوردن و بهم گفتن باید راه بری و یواش یواش با کمک همسرم راه رفتم یکمی سخت بود به ده دقیقه راه رفتم و شکمم کار کرد دکترم که اومد مرخصم کرد و اومدم خونه میخاستم بگم دردای سزارین قابل تحمله اگه دکترتون و بیمارستانی که میرین خوب باشه اصلا استرس زایمان رو نداشته باشین تموم این چیزا با اومدن بچه شیرین میشه
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان رایان مامان رایان روزهای ابتدایی تولد
داستان زایمان من پارت ۵
جراحی تقریبا تموم بود که از تو اتاق عمل احساس لرز پیدا کردم جوری که فکم‌رو نمیشد کنترل کنم. همونجا پرسیدم گفتن بخاطر خونیه که رفته واسه جراحی . بعدشم بردنم ریکاوری حدودا ۳ ساعت و گفتن حتما باید زانوتو بتونی خمکنی که بفرستیمت بخش. تا یک ساعت اون حالت سرما و لرز شدید وجود داشت ولی با سرمایی که زدم‌اوکی شدم و درد هم یواش یواش میومد . اول دردای شکمم برگشتن بعدش حس پاهام . یه ماساژ رحمی رو تو ریکاوری انجام دادن که تخلیبا نیمه بی حس بود خیلی غیر قابل تحمل نبود‌. دکتر منم اجازه پمپ درد نمیداد و گفتن تا بری بخش که دارو برات بزنن.. حلاصه بعد سه ساعت بردنم تو بخش و پسر نازمو اوردن تحویلم دادن . با اینکه جراحی کوتاهی بود ولی تجربه بزرگی بود
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان مینی مامان مینی ۶ ماهگی
تجربه زایمانم تو بیمارستان نیکان

من بخاطر فشار خون بالا مجبور شدم تو ۳۷ هفته و ۵ روز زایمان کنم، ۲۷ اردیبهشت وقت سزارینم بود با‌ استرس زیاد رفتم بیمارستان و رفتم بلوک زایمان، ۱ساعت طول کشید تا آماده شدم واسه اتاق عمل، انقدر پرسنل مهربون و خوب بودن که کامل استرسم از بین رفت، از کمر بی حس شدم درد زیادی نداشت در حد یه امپول کوچیک بود دردش، ۱ساعت تو‌ریکاوری بودم ۴بار شکممو فشار دادن که یذره دردناک بود ولی قابل تحمل، بعدش رفتم تو اتاقم و واقعا انقدر رسیدگی بیمارستان خوب و کامل بود که دوس داشتم چند شب دیگه بمونم بیمارستان، اگر نیکان زایمان میکنید نیازی نیست هیچ ساک وسیله ای هم با خودتون ببرید چون پک کامل مادر و نوزاد میدن خودشون
مشاهده ۱۳ پاسخ دیگر
مامان گلماگلی😍 مامان گلماگلی😍 ۱ ماهگی
تجربه زایمان

تو ۳۸ هفته و ۵ روز رفتم بیمارستان نیکان اقدسیه دقیقا طبق تایمی که دکترم داده بود کارای بستری انجام شد ساعت ۴ صبح رفتیم ۶ هم رفتم اتاق عمل
اول اینکه اتاقش کوچیک بود چون صبح زودم بود حالت دلگیر داشت قبلش سوند وصل کردن که درد نداشت اصلا ولی بعدش حالت دلپیچه داشتم و چون اولین بار بود میذاشتن حس خوبی نداشتم موقع تخلیه ادرار
تو اتاقم اول امپول زدن که اونم درد نداشت یه سوزن خیلی کوتاه بعد پاهام گرم و سنگین شد من بخاطر کمردردم نمیتونستم تو بارداری رو‌ کمر بخوابم بخاطر همین یکم سختم بود اولش بعد از سر شدن کامل حالت نفس تنگی داشتم فقط تا وسطای عمل که اصلا متوجه نشده بودم عمل شروع شده صدا ساکشن رو شنیدم فهمیدم
بچم چون بریچ بود با دست بالای شکمو فشار دادن که اونو حسشو‌ متوجه میشدم وگرنه درد نداشت و با اون چرخش دست نفس تنگیم بیشتر شد و اخرای عمل لرز شدید گرفته بودم حتی بعد از ریکاوری هم به شدت میلرزیدم که بخاطر دارو بی حسی بود
من پمپ درد نگرفتم که البته بعدش به سدت پشیمون شدم دردش قابل تحمل بود ولی اگه بگیرید خیلی بهتره تا ساعت ۵ هیچی نخوردم بعد اب کمپوت گلابی خوردم راه رفتم که راه رفتنه خیلیم بد نبود ولی چون پا هنوز کامل حس نداره و درد زیاده یکم اذیت کنندس ولی اولین غذایی که خوردم واقعاااااا لذت بخش بود بعد از ۲۱ ساعت ناشتا بودن
در کل تجربه خوبی بود ولی من بعدش بخاطر گره بخیه و سوزش و دردش خیلی اذیت شدم و شاید اگر‌ برمیگشتم عقب اگر بچه بریچ نبود انتخابم‌طبیعی میتونست باشه
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان مهنا مامان مهنا روزهای ابتدایی تولد
تجربه سزارین بیمارستان صارم پارت ۳
.
خلاصه همینطور تحمل کردم تا ساعت ۹ شب که بهم اجازه دادن آب کمپوت و کمپوت خوردم و یه کم بعدش اومدن کمکم کردن راه برم. چندقدم راه رفتم ولی خیلی اون موقع هم درد داشتم و نفسم میرفت از درد. اما هر یه ساعت یه بار از تخت اومدم پایین و راه رفتم و هربار راه رفتن از بار قبل آسونتر میشد. قبل از اینکه بتونم بشینم بچه رو روی سینم میزاشتن که شیر بدم و بعد که نشستم هم باز با کمک مامانم بغل میکردم و شیرش میدادم. خلاصه تا فردا صبحش هی بهتر شدم ولی خب دردم صفر نمیشد یه دردی کلا توی تنم بود. فرداشم پانسمانمو ضدآب کردن و ترخیص شدم. در کل از بیمارستان راضی بودم و خدماتشون خوب بود فقط اتاق خصوصی گیرم نیومد و اتاق دو تخته دادن بهم. کل هزینه هاش هم ۲۸ تومن شد که یه بخشی رو بیمه تکمیلی قبول کرد. پمپ درد هم نگرفتم . بازم اگه سوالی داشتین بپرسین راجع به سزارین و صارم
مامان 🩷 نیهان 🩷 مامان 🩷 نیهان 🩷 ۲ ماهگی
ادامه تجربه زایمان🤭
من روز قبلش رفته بودم سونو و دخترم هنوز بریچ بود تو بیمارستان چند بار معاینه کردن و سونو کردن دیدن آره بریچه امروز تو بیمارستان کلا ۴ تا سزارینی بود من ساعت ۱۰ و نیم رفتم زایشگاه دیگه تا نوبتم بشه و معاینم کنن شد ۱۲ ظهر تو اتاق عمل بهم بی حسی زدن که سریع پاهام داغ شد اصلا هیچی حس نمی‌کردم تو سرمم هم به چیزی زدن که گیج شدم تو خواب و بیداری بودم و هیچی متوجه نمی شدم حتی نفهمیدم کی زایمانم تموم شده اونجا دخترم و نشونم ندادن بردنم ریکاوری نیم ساعت شایدم بیشتر اونجا بودم مدام چکم می کردن وای من و یه لرزی گرفته بود انگار سرما تو عمق استخونم بودم ، اومدن شکمم و فشار دادن که چون بی حس بودم هیچی نفهمیدم سه بار فشار دادن تو ریکاوری بعد بردنم تو بخش تو اتاق اونجا دخترم و نشونم دادن 🥹🥹🥹🥹 یه بار دیگم شکمم و فشار دادن که چون بی حسی ها رفته بود واقعا درد داشت اما الان خداروشکر من و دخترم خوبیم هر ۴ ساعت هم شیاف میزنم واقعا جوابه و درد بخیه ها مثل پریودیه و قابل تحمله مدام راه میرم گردنم خیلی درد گرفته بود گفتن راه بری خوب میشی که بله خوب شد ، تجربه سزارین خوب بود اصلا اینطور که اطرافیان بد تعریف میکردن نبود فقط مشکل اینجاست شیر کم داری تا چند روز اول من اینقدر سینه هام و ماساژ دادم تا یکم شیر بیاد 🥲 دیگه از بیمارستان هم بگم واقع بیمارستان تمیز و خوبیه پرستاراش همه مهربونن و خانم دکتر زهرا موهبتی من و سزارین کرد فقط دانشجو داره که اونا فقط نگاه میکنن معاینه با دکتر با ماما هست دانشجو ها کمک حالن و نوار قلب میگیرن و بقیه کارا
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آریان مامان آریان ۲ ماهگی
پارت 4
من پمپ درد درخواست کرده بودم و تو اتاق عمل برام وصل کردن به انژوکتم. همونجا تو اتاق عمل یه بار ماساژ رحمی دادن که اصلا نفهمیدم دردشو. بعدش تا اومدم تو بخش و هنوز بیحس بودم خودم درخواست کردم بازم اومدن 3 بار دیگه ماساژ رحمی دادن . چون سابقه چسبندگی داشتم بیشتر ماساژم دادن. بعدش بیحسی ام رفته بود یه بار دیگه ماساژم دادن که بخدا دردش تا اون دنیا منو برد. ولی بخاطر پمپ دردم زود خوب شدم.
توصیه میکنم حتما پمپ درد بگیرین حتی اگه پول نداشتین قرض کنین و بگیرین . من 1500 بابتش دادم زیاد نبود ولی اصلا درد نداشتم دیگه.
بلند شدن بعد عمل هم اصلا ترسناک نیست هیچی هم درد نداشت. قبلش یه شباف دیکلوفناک گذاشتم و کلی ابمیوه خوردم وقتی بلند شدم اصلا اذیت نبودم.
اینم تجربه مامان شدن من. ان شالله همه مامانا بسلامتی زایمان کنن. سوالی هم بود بپرسین.
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان ماهان مامان ماهان ۴ ماهگی
بیمارستان میلاد دکتر آمنه حدادان
رسیدگی شون خوب بود
هزینه اش با بیمه تامین رایگان فقط اقلام مصرفی رو تهیه میکنی که حدود یک تومن میشه
اگه زایمان سز اجباری باشی و تامین نداشته باشی حدود ۱۳ تومن میشه
من ساعت ۴.۵ بعد از ظهر رفتم برای عمل ۵ بچه به دنیا اومد سه ساعت تو ریکاوری بودم سه چهار بار ماساژ شکمی انجام دادن دو تاش رو هنوز سر بودم نفهنیدم دردش رو اما بقیه درد داشت قابل تحمل
اومدم بخش هم دو بار ماساژ انجام دادن یکیش خیلی دردناک بود
برای دردهام هم شیاف میزاشتن حدود هر ۳ ساعت
اولین راه رفتن یه کم سخت بود بعدش بهتر شد
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان سامین مامان سامین ۲ ماهگی
سلام دوستان ۷روزه زایمان کردم یعنی ۳۶هفته ۵ روز سزارین ساعت ۴صبح با یه درد خیلی وحشتناک زیرشکمم و کمرم دردش ثابت بود ولی وحشتناک تا ۵صبح صبر کردم ولی دیدم دیگه نمیتونم طاقت بیدارم رفتم بیمارستان معاینه کردم دهانه رحم بسته بود صدا قلب بچه رو گوش دادن خوب بود ولی حرکت اصلا نداشت شکمم سفت بود زنگ دکتر زدن گفتن آمادش کنید اتاق عمل ساعت ۶:۳۰صبح رفتم اتاق عمل ساعت 6:۴۰ دقیقه عمل تمام شد تا لحظه ی که اومدم پخش که بعدش سوند در آوردن حدود ۱۰تا ۱۲بار شکممو فشار میدان بی حسی تموم شده بود ولی خیلی درد میگزفت شکمم موقع فشار دادن خلاصه فرداش که دکتر اومد مرخص شم گفت جفت کنده شده بود و خون ریزی کرده بوده به موقع خودتون رسونده بودی بیمارستان وگرنه معلوم نبود چه اتفاق بدی میفتاد به خیر گذشت
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان النا 🍓 مامان النا 🍓 ۸ ماهگی
سلام دخترا 🩷🫶🏻
من چهار روز پیش سزارین شدم اومدم بگم ک ن سوند درد داره ن امپول بیحسی ، بعد عمل هم درد انچنانی نداشتم من در حد درد پریودی بود کاملا قابل تحمل بود زودیم دوتا شیافت واسم گذاشتن تنها دردی ک خیلی شدید بود فشار دادن شکم بود ک خیلی وحشتناک بود چند بار شکممو فشار دادن خیلی درد داشت واقعا ، منم بخاطر کم خونی ک داشتم تو اتاق عمل یکم حالم بد شد حالت تهوع گرفتم با تنگی نفس اصلن حالم یجوری بود ولی زود رسیدگی کردن اخرش تا نی نیو ببینید همه دردارو فراموش میکنید ...
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان فندوق مامان فندوق ۷ ماهگی
سلام خانوما من دیروز زایمان کردم
سزارین بودم
خواستم تجربه زایمانمو بگم
خانما اصلا نکران نباشید
فقط استرس کشیدم هیچ دردی حس نکردم
سوند ریلکس کنید که اصلا درد نداره
فقط کشیدنی یه سوزش کوچیک داره
بعدشم تو اتاق عمل آمپول بی حسیو زدن که اونم درد نداشت زیاد
بعدم خوابوندنو عملو شروع کردن که چیزی نفهمیدم
بعدش اوردنم ریکاوری
یکم لرز داشتم نمیدونم چرا
ولی لرز بدی بود
بعد ریکاوری ام یه فشار اروم دادن شکممو گفتن رحمت خوب خالی شده
بی حس بودم و نفهمیدم
بعدشم اومدم بخش
حالم خیلی خوب بود
با شیاف دردا قابل تحمل بود
اولین راه رفتن یکم سخت بود که نمه نمه ادم اروم میشه
خداروشکر من توکل به خدا کردم و زایمانم خوب پیش رفت
ان شاءالله برای همه شماام خوب پیش میره 😍😍😍😍
مشاهده ۸ پاسخ دیگر