خانوما نمی‌دونم چرا اینقدر از چشم بد میترسم فوبیا گرفتم صدقه هم میدم چهار قل هم میخونم این نوروز رفتیم مسافرت خیلی‌ها پسرمو میدیدن همین خواهر برادرهام حسودی از صورتشون موج میزد وقتی نگاش میکردم به زور تحویلش میگرفتن چون این بچه یه معجزه بود خدا بهم داد از اون وقت تا حالا همش بچم می‌ترسه بی‌قراره همش باید کنار خودم باشه یه کمی از خودم جدا میشه می‌ترسه گریه می‌کنه مریضم نیست نمی‌دونم چکار کنم کلافه شدم 😮‍💨😮‍💨😞😞

ول کن این حرفارو چقد مغزت خرابه

اضطراب جدایی داره. ربطی ب چشم زخم نداره

ن فک نکنم ربطی یع چشم خوردن داشتع باشع اوینم از روزی که ازشهرستان برگشتیم میترسه استزس دارع ازش دورشم حتی نمیراره دسشویم برم

زیاد حساس و منفی نگر هستید.

وسواس فکری گرفتی عزیزم
طوریکه همه چیو به چشم زخم ربط میدی
خانم با سواد و عاقلی مثل شما نباید خودشو درگیر این خرافات پیش پا افتاده بکنه

براش هفت بار قل هوالله احد روبخون یه بار هم الحمد بعد به صورتش فوت کن خیلی تاثیر داره

اخه چرا خاله و دایی باید به خواهر زادش حسادت کنه عزیزم؟
حساس شدی بخاطر همینکه میگی معجزه بوده. باید رو خودت کار کنی حساسیتتو کم کنی. وان یکاد همیشه بخون و بسپار به خدا

بچه منم همینه نمیتونم تا دستشویی برم داخل حیاط هست