شوهرم جدیدا هرکی رو میبینه میگه بچتون شیر خشک بدید کنار شیر مادر هانا نخورد وگرنه خیلی خوبه
دروغ میگه عین چی روزای رفلاکسی هانا که ی قطره شیر نمی‌خورد زجه میزدم میگفتم بزار شیر خشک بدم می‌گفت نه اگر بدی دیگه شیرت رو نمیخوره روز اول تو بیمارستان شیر نداشتم اصلا سینه رو نمیگرفت نذاشت شیر خشک بدم شبش که اومدم خونه نصفه شب به زور رفت ی قوطی شیر خشک خرید
چه گریه هایی نکردم من ولی هی گفت نههههه مادرش گفت نهههه ندیا
هی گذشت ولی این که اینجوری میگه آتیش میگیره دلم

الان پشیمون شده ب بقیه میگه اشتباه ایشونو تکرار نکنن

شاید پشیمون شده

خانواده شوهرمنم میگن لازم نیست کنارشیرخودت چراشیرخشک میدی شیرگاو بده بهش گفتم نه شیرم کمه لازمه براش بعدشم شیرگاو خاصیت شیرخشک رونداره

تو این عتیقه از کجا پیدا کردی؟البته شورای ما هم عتیقه تر هستن

دوست عزیز هر کسی شرایطی داره.
شما هرکاری کردی برای بچت همون خوب بوده.
اما الان با حرص دو جوش خوردن و اینکه چرا الان شوهرتون این حرفو میزنه جز اینکه خودتو داغون کنی هیچ چیزی برات نداره.
البته این نظر شخصی من.
ولی سعی کن خودتو خرد نکنی بخاطر چیزی ک گذشته استرس و اعصاب خوردی واسه بدن سمه.
نذار هیچ کسی تو زندگیت دخالت کنه هرکی میخاد باشه چ مادرشوهرت چ مادرت.

وای دقیقا مث شوهر من پوستمو کندن خودش و مادرش ،مادری که همیشه تو افق بود اومد تو بیمارستان افتتد به جون من که اگه الان سینتو نگیره دیگه نمی گیره بعدم نمیذاشتن بهش شیرخشک بدیم آخ آخ چی یادم انداختی

مردا همینن ولشکن