۷ پاسخ

وای منم تو تعطیلات عید خونه مامانم اینا بودیم گفتم از شیر بگیرمش یه ظهر تا شب بهش شیر ندادم بعد شب شیر میخواست دلم سوخت براش بغض کرد خیلی گریه میکرد من چسبو کندم خیلی دلم سوخت براش بهش شیر دادم حالا میخوام آخر هفته اگه بشه از شیر بگیرمش ولی نمی‌دونم چجوری

منم تدریجی جواب نداد تو یکی دوروز گرفتم
پسر منم حتما باید باشیر میخابید
فقط شب اول سخته بچه نق میزنه گریه میکنه باید صبور باشی بغلش کنی بچرخونیش رو پات بزاری
من چسب زدم گفتم اوخ شد.. هروقت خوب شد بهت جوجو میدم اولش یکم نق میزد بعدش مجبور بود قبول کنه
اینم بگم من از شیر گرفتن پسرم کابوس بود برام از بس میترسیدم با خودم میگفتم بچه ای که اینقدر به شیر وابستس و حتما باید با شیر بخوابه چجوری باید از شیر بگیرمش
ولی خداروشکر به اون سختی که من فکر میکردم نبود

شیر بهش بده بگو کنارت دراز بکشه قصه بگو سرگرمش کن بخوابه تا چند شب بعد بهش نده شیر بهونه گرفت حواسشو پرت کن

بزن اینترنت دعای از سید گرفتن بخون

منم از چند روز دیگه میخام شروع کنم ،ولی انگاری توکلشو ندارم ،حس میکنم سخته و از پسش برنمیام،ایشاالله که به راحتی این پروسه طی بشه

منم دقیقا امروز دخترمو ازشیر گرفتم خیلی غصه میخورم ولی خب بلاخره یه روز باید جداش کنی دیگه سعی کن بیشتر بهش خوراکی و میوه اینا بدی خیلی بیشتر باهاش بازی کن خسته بشه زود بخوابه

من بت تلخک گرفتم

سوال های مرتبط