پسرمنم خیلز وابسته بود امازوداز شیرزده شد
دخترمنم به شدت وابسته بود جوری که کابوس از شیر گرفتنشو داشتم اما یه روز یه دفعه تصمیم گرفتم بهش شیر ندم ساعت هشچ شب بود چسب زخم زدم رو سینه ام وقتی اومد، شیر بخوره اونا رو دید وپس کشید و بعدش هم چیزی نگفت اما خوراکی و غذا و... بهش دادم خوابید نصف شب بیدار شد گفت میمی گفتم دودو شده ده ثانیه بهونه گرفت بهش اب دادم شیر موز بهش دادم اما نخورد وخوابید دوساعت بعدش بیدارشد باز گفتم دودو شده و خوابید شب دوم هم یه باربیدارشد وسریع خوابید، شب سومم که شیر شب تاریک بهش دادم و ازاون به بعدراحت خوابید واینکه اصلا روزا بهونه نمیگرفت حتی روز اول ودوم
واقعا خدا بهم کمک کرد وگرنه انتظار داشتم خیلی سخت باشه
توهم به خودت سخت نگیر انشاالله راحت میگذره فقط صبورباش
سلام گلم،من تلخک زدم،خیلی خوب کنار اومد،اصلا فکرشو نمیکردم،همش میگفتم تا چند سالگیم میخواد شیر بخوره،ولی هر دفعه که طرفم میومد یواشکی تلخک میزدم میذاشت دهنش بعد خودشو کنار میکشید میگفت اه اه،الان ۴روزه نخورده،ازشم میپرسیم میگه جی جی اه اه😊قربونش برممم
سلام عزیزم دختر منم به شدت وابسته بود جوری که من اصلاااا فکرنمیکردم بتونم از هیج جوره از شیر بگیرمش ولی تلخک از داروخونه گرفتم زدم به شدت بوش و طعمش بد بود اولین مک رو که زد که بدش اومد دیگه سمتش نیومد اینم بگم خیلی سعی کردم تدریجی و کم کم بگیرم ولی اصلاااا نمیشد
من هر راهی امتحان کردم نشد اخر سر چسب برق زدم تا کوتاه اومد
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.