۹ پاسخ

من خودم یه قران کوچیکو دادم دستش گفتم تا وقتی این کنارت باشه فرشته ها میان کنارت دیگ تنها نیستی ازون ب بعد خودش تنها تو اتاق میخابه اینم سندش 😁

تصویر

پسرمنم ی مدت همینطوری شده بود ومیگفت هیولا داره.بعدا فهمیدم عمه اش واسش تعریف کرده تابترسه وازش حرف شنوی داشته باشه.منم واسه پسرم کلی قصه وفیلم کارتونی ک هیولاهای مهربون داشت گذاشتم تابالاخره ترسش رفت.ولی خیلی بدم میاد بقیه میان رو بچه دیگران اینطوری تاثیرمیزارن.یکی نیس بگه تربیت بلدی برو بچه خودتو تربیت کن

ازش بپرس دقیقا از چی می‌ترسی بعدش که مثلاً گفت از تاریکی یا هیولا یا هرچی بهش نگو اینجا چیزی نیس ترس نداره بغلش کن باهاش همدری کن بگو منم بچه بودم از به فرض از تاریکی میترسیدم اما بعدش فهمیدم که الکی میترسیدم بعدش تو تاریکی باهاش با نور گوشی سایه بازی کن و ی مدت تحمل کن و کنارش بمون نزار تنها بشه بترسع تا ترسش از سرش بیفته اینو ی مشاور می‌گفت

پسر منم تازگی ترس رو داره تجربه می‌کنه در مورد ترسش باهاش صحبت کن دلیل ترسش رو بپرس باهاش همدلی کن و درکش کن و‌کم کم سعی کن بهش اطمینان خاطر بدی کارن مدام از اینکه دزد بیاد میترسید بهش اطمینان خاطر دادم که خونه ما دزدگیر ‌و دوربین داره و دزد نمیتونه بیاد و ... کلی هم خندیدیم که اگه دزد بیاد انقد دزدگیر آژیر می‌کشه دزد می‌ترسه و‌فرار می‌کنه

شاید با همبازی هاش حرف میزنن
چیزی بهش گفتن...ترسیده
باهم دیگه صحبت کنید از احساستون
یا مثلا به نقاشی‌اش دقت کن شاید بتونی متوجه بشی از چی اذیته

سلام حتما ترسیده از چیزی
دختر من قبل عید جعبه تقسیم خونمون آتیش گرفت از اون موقع ب بعد بشدت ترسو شده و تنها نمیره توالت منم میخوام برم باهام میاد بشدت ترسو شده تا اتاق باید باهاش باشم

احتمالا از چیزی ترسیده

چرا خب چیز ترسناک دیده؟؟؟

چقد گفتم دسشویی 😂😂😂

سوال های مرتبط