اگه جای من با وجود بچه یکساله باردار میشدین چکار میکردین🥲

من کلا ب بچه دوم فکر نمی‌کنم یکی کافی

دوست ندارم این اتفاق واسم بیوفته ولی اگه هم افتاد که دیگه خداخواسته

چه عالی. من دخترم یکسال و یک ماهشه خیلییییی دوست دارم بیارم ولی شرایط شغلیم نمیذاره. قطعا تا سال اینده یه فکری برای دومی میکنم.
کلیییییی بهت تبریک میگم🥰🥰🥰🥰🙂🥰

خداروشکر میکردم با هم بزرگ میشن چ بهتر. خیلیا میگن باهم بزرگ شدن دردسره ولی دردسرش ی سال تا سه ساله بعدش راحت میشی. بچه چهار پنج ساله حرف ادمو میفهمه.

من اصلا کمکی ندارم شهر غریبم برام سخته ولی اگه تو شهری بودم که خانوادم بودن زیاد غصه نمیخوردم

خداروشکرمیکردم که خواسته وتوانایی شو داده ک مادرباشم.بچه سومم رو ندونسته وتوکرونا حامله شدم.الان همینو ازاون یکیام بیشتر دوست دارم..اگربارداری توصیه میکنم اصلابه سقط فکرنکن.صبرتو ببربالا.بابچه اولت خوش بگذرون.

خوشحال میشدم

دوستم همین شرایطو داشت پدرش دراومده بیچاره

شکر خدا

من خودم پسرم یک سالش بود .دوباره باردار شدم ..الآنم پسر دومی یک سالشه فک کنم باردارم.

خیلییی سختت میشه ولی سخت نگیر میگذره

وای نوااا الان دیدم تاپیکتو‌ واقعاااا؟

وای خدا نکنه

سلام عزیزم
مبارکت باشه
خدا بهت نظر کرده که به دلت انداخت سقط نکنی
این آزمایش الهی بود برات
خداروشکر سربلند شدی

ب نام خدا سکته 🤕 با همیین یدونه ام واقعا کم میارم ندشکری نمیکنم خداروشکر ولی گاهی میگم قبلا چقد راحت بودما

شدم البته یک سال و ۵ماهش بود دخترم فهمیدم دوماه ونیم باردارم اگ اشتباه نکنم دوماه یاسه ماه
بعدش اخه قبلش شیافت سقط گذاشتم افتادم روخون ریزی بعد از چتدوقت همش دل درد داشتم رفتم گفت دوماه ونیم بارداری😕بچه هم سالمه ب پسر میخوره
دیگ نگه داشتم الانم،۱۱ماهشه سخته اما دیگ باهم بزرگ شدن

خیلی برام سخت بود اما جرات اینکه بندازمش هم نداشتم میدونم عذاب وجدان میگیرم

شما اگه جای من بودی پسرم پنج ماهه بود تستم مثبت شد چیکار میکردی؟ تازه از خانوادمم دورم شوهرمم در هفته سه روز بیشتر نیست دو هفته دیگه پسر دومم بدنیا میاد منم اولش خیلی گریه کردم چون شرایطش رو نداشتم اما پذیرفتم چون اون بچه که نمیخاست بدنیا بیاد من باید بیشتر مواظب میبودم

اگر تواناییشو‌از هر لحاظ،مالی،روحی و روانی داشتم و شاغل نبودم نگهش میداشتم

من روز تولد یک سالگی پسرم فهمیدم سومی باردارم برام سخته خیلی سخت اما خداروهزار بار شکر امیدوارم خودش بهم توان بده از پس این مسئولیت بزرگ بر بیام

نگه نمیداشتم حتی اگه بچه م یکساله نبود بزرگ بود

گریه غصه جیغ داد افسردگی

با توجه به شرایطم نگه نمیدارم😔

با توجه ب اینکه قصد دارم دو سه تا بچه داشته باشم

و با توجه ب اینکه جز به اراده و خواست خدا برگی از درخت نمیفته و بی اذن و خواستش هیشکی حامله هم نمیشه...

جیغ و داد و دعوا با همسر

میرفتم خونه مامانم یه ماه
یه هفته خونه پدرشوهرم
بعدم همه کارا رو ک بهم استرس فشار میاره رو مینداختم رو دوش خانواده و شوهرم

و
چند ماه بارداری رو عین ملکه ها استراحت میکرذم و حال میکردم
تا بچه دنیا بیاد و بعد ازون دهنم سرویس بشه 😂

خیلی شرایط سختیه نمیتونم تصمیم بگیرم😂
واییییییییییی
اگه شرایط مالی اوکیه همسرتم راضیه ازهمه مهم تررر کمکی داری نگه دار

خداروشکر میکردم چون شوهرم به دومی راضی نمیشه منم مخالف تک فرزندی ام

چند روز پیش حس کردم باردارم اولش کلی ناراحت و این که شرایطم جور و نیست و حتی شوهرم رو تهدید میکردم
بعدش گفتم من که میخواستم دومی رو هم بیارم یه سال زودتر حالا
اما باردار نبودم