مامانا دختر همش بغل میخاد
از صبح ک بیدار میشیم میرم تو اشپزخونه همش دنبالمه ک بغلش کنم نمیتونم ب کارام برسم
همش باید جلو چشمش باشم اگ برم اتاق دیگ گریه میکنه جتی دسشویی نمیتونم برم
خدایی خیلی براش وقت میزارم عصرا کامل دراختیارشم بغلش می‌کنم بازی می‌کنیم ولی این شکلی ب کارام نمیرسم تا ناهار میخام درست کنم هی باید بغلش کنم خیلی سخته خیلی خستم و ذهنم درگیره
مامانایی ک بچه همسن دارن بیاین بگین چه می‌کنید شما

کیان از دوماهگی بشدت بغلیه جدیدا تو روروئکم باشه میاد پیشم گریه می‌کنه بغلش کنم کلا بایذ بغلش کنی بدبختیم اینجاست شبها هم خواب خوبی نداره همش باید هر نیم ساعت یکساعت بیدار که شد بزارم رو‌پام تکون بدم

من چی بگم بچم از بغل متنفر بود تازه الان میگ بغلم کن دیگ کمردرد گرفتم دارم میمیرم

دختر منم همینطور 😢😢 امیدم به بزرگتر شدنشه

همش بغلش میکنم کمر برام نمونده تنها جایی ک بغل نمیکنم موقع ظرف شستن اونم کلی نق میزنه

چندروز دیگه دخترم ۱ساله میشه تازه داره یکم بهتر میشه وگرنه وضعیت منم مث تو بود

دختر منم همینه
اذیتت کننده س برام

منم همینم امروز انقد گریه کردم ک نگو ازاین آغوشی ها شاید بخرم بنظرم بخر

دختر منم دقیق همینجوره آره سخته باید بغلش کنم کارام کنم تاب داخل آشپزخونه می‌زارم یا روروییک ولی خسه میشه منم سریع کارام انجام میدم خواب باشه بقیه کارا

من الانم که الانه بقله همش انگار نمیتونه رو زمین بمونه

پسرمنم همینجوربود چند روز دیگ یکسالگیشه خیلی بهترشده منک وقتاییک دسشویی دارم نگاه گریش نمیکنم میگم من رفتم دسشویی اولا گریه میکرد الان دیگ طبیعیه

دقیقا منم همین وضع رو دارم
وقتی نیم ساعت میخوابه من کارامو میکنم حتی نمازم نمیزاره بخونم 😫

ما هم تو همین وضعیم‌و همینقدر داغون ، دیگه مجبوریم ی مدت تحمل کنیم 🥲 من ک قرص افسردگی میخورم دیگه