سلام ما اومدیم ☺️☺️☺️
از واکسن بگم پنج شنبه وقت واکسنامون بود می‌خواستیم اصفهان بزنیم که از تهران زنگ اومد گفتن نمیخواد بیا خودمون میزنیم ماهم اومدیم شنبه رفتیم واکسن زدن خیلی درد داشت و فقط موقعی زدن گریه کردیم جفت مون بعد پسرای خوبی بودیم فقط مشکل مون تب بود ک داشتیم اونم دست مامان درد نکنه خیلی مراقبت کرد از ما و شبم نخوابید ☺️ من که محراب پسر بزرگ خونه استم و دست راستی خودمم و خیلی مامان بابا رو اذیت میکنم البطه تقصیر منم نیست دوست دارم بغل باشیم همش☺️ وزنم 7 کیلو و قدم دقیق یادم نیست ولی از داداش کوچیکه کوتاه ترم 🤓 ولی داداش کوچیکه
وزنش 6500 وقدش بلندتره ازم و دور سرامون اندازه بود تا یه ماه پیش قد وزن دور سرامون همه مساوی بود 😚 اما حیف 6 ماهگی با اختلاف 500 وزن و دوسه سانت قد فاصله اومد بین مون 🥺 اما
خواهر بزرگم 3 سال 11 ماهگی وزن 15700 قدم 106 بود 😚
واولین غذای کمکی مون مامان فرنی درست کرده بود من خودم خیلی دوست داشتم و خوردم ولی داداش کوچیکه خیلی کم خورد فکنم دوست نداشت فرنی و بدون دارچین بود این ک تو عکسه مال خواهرم است ☺️
اینم بگم هنوز غلتم نمی‌زنیم و چیزو هم دست نمیگیریم و خودمون حتا به بغلم نمی‌کنیم ☺️☺️☺️☺️ مرسی از نگاهی تون 😘

تصویر
۶ پاسخ

عزیزم چخبر از مهسا🙄

هنوز نمیتونن چیزیو دستشون بگیرن ؟

ای جان 😍

خداحفظشون کنه گلم♥️

ای خدا فدای سه تاییتون زنده باشن .

خدابرات حفظشون کنه عزیزم

سوال های مرتبط