سلام مامانا من میخوام درد و دل کنم یه کم باهاتون حالم خوب نیست همش تو فکر اینم روزی اگه اتفاقی برای بچم بیفته مقصرش من باشم چکار کنم چطور با عذاب وجدان زندگی کنم جواب باباشو چی بدم زندگیم شده فکرای منفی هر شب خوابای بد از استرس و اضظراب بیماری خودایمنی ماکولار گرفتم بدنم پر لک شده با استرس شدیدتر میشه لطفا کمک کنید باید چکار کنم ؟ کسی مثل من هست!؟؟ از ترسم از خونه بیرون نمیرم زیاد مهمونیارو نمیرم نکنه بچه به خاطر مهمونی رفتن من مریض بشه

دقیقا منم همینجوری ام عزیزم ، و الان میرم پیش مشاور ، پر اظطرابو فکرای بدم ، انشالله خدا کمکمون کنه ولی فکر کنم بخاطر هورمونامون هم باشه

عزیز دلم وسواس فکری داری اگه خودت نمیتونی خودتو آروم کنی برو پیش روانکاو کمکت کنه.
تا خدا نخواد برگی رو زمین نمیوفته.
اگرم اتفاقی قرار باشه بیوفته هیچ کاری از دست هیچ کس برنمیاد به خودت مسلط باش فکرای منفی اومد سوره بخون بگو خدایا همه چیمو به خودت میسپرم مطمئن باش بهترین ها نصیب خودتو بچت میشه.به جای استرس و ناراحتی از زندگیت ازلحظه به لحظه بودن با بچت لذت ببر زندگی غیر قابل پیش بینیه.
به خدا توکل کن.اگه نتونستی به خودت غلبه کنی حتمن برو دکتر تنها کسی که آسیب میبینه از این وضعیت فقط و فقط خودتی .بچت ی مادر شاد میخواد تا بهش تکیه کنه

ای وای این چه فکریه زن
این بچه مگه فقط بچه باباشه که باید جواب باباشو بدی
مگه دنیا تموم میشه
این افکار چیه بچه مریضی داره تب داره دست وپاشکستن داره پسفردا بدو میزنه میره تو کوچه میوفته دستش میشکنه یا بازی میکنن کله هاشو بهم‌میخوره سرش باد میکنه یا هزارجوراتفاق جورواجور تو خودتو باید بکشی مگه تو مریض شدی مادرت جواب کسی رو داد؟؟تو خودت الآن فرزندمادرتی فکر میکنی این کارا باعث آرامش مادرته؟؟
این افکاررو از خودت دور کن از زندگی با شوهرت و فرزندت لذت ببر
این افکار وسواسی کار شیطانه دعا بخون قرآن بخون توسل کن به خدا واهل بیت هیچی نمیشه

زمانی که یقین داشته باشی خدا حافظ بچه‌اته و بزرگتراز خدا وجود نداره اونوقت با خیال راحت همه جا میری و از مادر شدنت لذت میبری.به خدا بسپار

سلام عزیزم حرفه کلیشه ای میخام بزنم ولی واقعیته هممون الان اینجوری فک میکنیم یکم بخاطر حس مادریه و یکم بخاطر هورمونهامونه
منم مث توام
هرکاری میکنم ولی باز عذاب وجدان دارم
با هر مادری هم صحبت کردم اینجوریه
رفته رفته خوب میشیم:)

عزیزم اینجور باشی زندگی رو از خودت میگیری فقط فکرای مثبت بکن یه جور وسواس فکریه که دچارش شدی یا برو مشاور یا خودت سعی کن به خودت کمک کنی این رو هم بدون خدایی که این معجزه رو به زندگی ما اضافه کرده هواشو هم داره فقط من باید مراقبش باشیم دیگه خدا کنه نیستیم