۲سالگی هم کمه شوهرت که نباید نظر بده فشار حاملگی زایمان و بی خوابی و بچه داری همش با شماست ب شعار این که باهم بزرگ میشن یدفعه میشه اینچیزا گوش نکن پوستت کنده میشه بچه هات پشت هم باشن حالا اسیب جسمی که میبینی ب کنار
پسر دایی شوهرم ی بچه داره 1سال و 6ماهشه
وقتی صدرا رو میبینه چنان حسادت میکنه ک همش میخاد بهش حمله کنه بزنش اذیتش کنه
همیشه ب شوهرم میگم الهي نصیب نشه خیلی بده بچه پشت سر هم
هم آدم خودش داغون میشه هم اون بچه
نظر من اینه بچه اول خودش رو از آب و گل بکشه بیرون بتونه جیشش رو بگه خودش شبا بخابه اذیت نکنه بعد بچه دومی
منم خیلی بهش فک میکنم
اما ب نظرم اول باید ب خودت فکر کنی هم از نظربدنی هم روحی... چون هرچقد هم شوهر بگه کمکت میکنم و .. باز همه کارها رو دوشه خودته مسئولیت برا خودته،بچه ها باهم متفاوت هستن نمیدونم بچه اولت چطوریه اما پسرمن انقد تا الان بچه ناآرام و شیطونی بوده و مرام بیخوابی و گریه ک واقعا سخته،ولی خب هستن بچه هایی ک خیلی آرومن اما حتی با این وجود ممکنه دومی بیاد حسادت کنن و ...
منکه سه سال اختلاف سنی بینشون میزارم چون به معنای واقعی تاالان ازدرون متلاشی شدم اگه بخوام یک سال بینشون بزارم دیگه هیچی ازم باقی نمیمونه بچه داری واقعاسخته اعصاب میخواد
واقعا خیلی حوصله میخواد خداقوت من که دیگه نمیارم 🫡
شکسته میشی
مردها زیاد نظر میدن ولی کجا دو ساعت بچه رو نگه داشتن یا که خوابوندش
به حرف همسرت نباش
وقتی بچه اولی کوچیک باشه هیچ درکی از یه بچه کوچک تر از خودش نداره اون بچه که کوچک تره باید بخوابه یا شیر بخوره اون بزرگتره اجازه نمیده یا میخواد بزنتش
تازه این جدای از خستگی خود ادم هست
من بچه هام ۲ سال و ۷ ماه اختلاف سنی دارن به معنای واقعی میگم دور از جون خریت محض اشتباه . هم جون خودم رفته هم اعصابم هم اینکه بچه اولم آروم بود فکرشم نمیکردم بچه دومم اینهمه مشکلات داشته باشه واقعا پیر شدم. حداقل ۴ سال بینشون فاصله بنداز ک بدنت ریکاوری بشه
اگه سزارین شدی که زیر ۳ سال فاصله بارداری صدمه زیادی به جسمت وارد میکنه بعد هم بچه تا ۳ سال خیلی وابسته س بزار اولی یه کم بزرگتر بشه نیازهاش کمتر بشه بعد به فکر دومی باش
ببین یا باید همین الان بیاری دوتایی بزرگ بشن یا بزاری هفت سال بعد... چون بچه اولت اسیب میبینه... من سه سال اختلاف دارن احساس میکنم درحق پسر اولم ظلم کردم.. اما اگه کوچیک تر کمتر احساس میکرد
عزیزم منم دوس داشتم بافاصله کم بیارم اما انقدددد بی خوابی و خستگی فشار اورده بهم فعلا پشیمون شدم یکم فاصله بده بذار بدنت ریکاوری بشه خودتم ی نفسی بکشی
وای نه صبر کن بزار بزرگ شه اینجوری در حق بچه اولتم ظلم میشه
به نظر من بهترین گزینه رو همسرتون انتخاب کرده !درسته بارداری سخته .ماهای اول بچه داری سخته ولی تا اینجاشو موفق بودی مطمعا باش بچه دوم خیلی خیلی راحت تر از بچه اول میشه برات چون کلی صبور شدی و تجربه کسب کردی!و اینکه دچتاشون رو با هم از اب و گل در میایی و چشم ببندی میبینی که دو تا کنار هم مشغول بازی هستن و هوای هم دیگه رو دارن بدون اینکه بخوای کنارشون به اجبار مشغول بازی بشی !من بارداری سختی داشتم بدتر از اون بعد از زایمان حالم خیلی بد بود یعنی خدا خودش کمک میکنه ۳ماه گذشت انگار این سختیا اصلا نبوده و خیلی راغبم برای باردار شدن فقط مشکل اینه که همسرم تصلا بچه دوم نمیخاد .با این حال شغل همسرم جوریه که در ماه ۱۵روز پیش ماست بقیه ایام رو یه شهر دیگس!با این شرایط بازم دوست دارم سختیش رو به جون بخرم ولی یه دونه دیگه هم داشته باشم که کنار هم بزرگ بشن
من ک اصلا
جون ندارم
ان شاالله ۴,۵سال دیگه
هر موقع احساس کردی ک از پس دومی بر میای
اونوقت بیار
چون بچه توجه هر لحظه پدر و مادرش و میخاد
اشتباهه نیار مهم نیست شوهرت چی میگه از یه رواشناس کودک مشاوره بگیر مردا چی حالیشونه چی میدونن بچهداری یعنی چی بعدشم دخترت حداقل تا ۳ یا ۴ سالگی نیاز به تمامِ تو که مادرشی داره چطور دلت میاد آخه
من مخالفم چون خیلی عصبی شدم همش دعوامیکنن باهم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.