۷ پاسخ

بعد زایمان خودمم دیگه فراموش کردم همسر که بماند

اولاش سخته ولی سعی کن مثل قبلش کنی یعنی همه چی جای خودش روابط عاطفی تو زیاد کن تو برو سمتش همزمان به بچتم برس ولی زیاد پیش بچه نمون زردیشم میره خودتو ببین مامانه بیچارت نه ماه بخاطر تو فقط تو جاش بود کاری کرد؟چیزی خورد؟نه! الان بعده ازدواجت حتی نمیری یشب پیشش بمونی یا نمیری شهرستان بخاطر مامانت دوروز پیشش بمونی با این که این هنه زحمتتو کشید تهش خودتو شوهرتید زیاد برات حساس نکن بچرو اونم یروزی تورو تنها میزارتت مثل خودت!

بنظرم به همسرتم توجه کن هرچیزی جای خودش روداره اونورهانکن فقط حواست به بچه باشه خودت ک میدونی مرداخیلی سست عنصری

من با اینک دوماه گذشته هنوز خودمو‌پیدا نکردم خدا خدا....!!!😁 شوهرمم تا الان از کنار من نزاشتم رد بشه انقد رابطم باهاش بد شد از بس دخترم شبا بیدار بود و گریه میکرد خسته بودم ب فکر این بودم ک ول‌کنم برم از بس درد داشتم و‌بیخاب بودم و بیحال اما خب کاریش نمیشه کرد زندگی همینه تازه چند روزه قطره اینفاکول خریدم ب دخترم میدم ارومتره یکم رنگ زندگی و‌دیدم

اخیه عزیزم یاد خودم افتادم خیلی سخته میدونم اما میگذره من خیلی سختی کشیدم یک ماه اولش سخته بعدش کم کم میفتی رو روال ناراحت نباش

خدا مادرتو حفظ کنه من مادر ندارم و مادر شوهرم میاد ک شوهرم میگه وظیفه مادرم نیست لطف میکنه.چون مادرشوهرم پرش میکنه ک هواهرش از شهر دیگه بیاد

گروه خونی خودت و بچه چیه؟ سخت نگیر ماهای اول کلا سخته

سوال های مرتبط