۱۵ پاسخ

همیشه وقتی می‌خوابه در حموم باز میزارم نگاهش میکنم میرم و میام

در حموم رو باز بزار وقتی خوابه برو حموم گریه کرد بیا بیرون
من کارمه هر روز وقتی خوابه میرم حموم

من که تنهام برام سخته برم حموم چون بچه کوچیکه گریه می کنه تا بخوام بیام خیس آبم من نمیتونم تنهاش بزارم امشب خوابید بچه رو پیش شوهرم گذاشتم زودی اومدم

زمانی که باهاش تنهام :
وقتی خوابه و حس میکنم خوابش عمیقه
یا وقتی شیر خورده سرحاله میزارم داخل کریر و جلوی درب حمام میرم حموم
به همین راحتی ….
موقع هایی که همسرم یا خواهرش خونه باشه مسپارم ب اونا میرم حموم

من میزاشتم تو کریر هلیا رو بعد کمربندش رو هم می‌بستم میزاشتم جلو در حمام ..با در باز حمام میکردم ک ببینمش جلو چشمم باشه

من شبا میرم یا صبح زود ک شوهرم باش

وقتی آرومه میرم زود میام بیرون سه روز یه بار

من مامانم میاد نگه میداره من میرم

شباکه سوهرت خونه هس بروحموم

منکه بیداربود جلو در حموم گذاشتمش خودمم دوش گرفتم ، گذشت اون زمانیکه به دل خودمون حموم میکردیم الان باید فشنگی بشوریم بیایم🤣🤦

من هروقت که بتونم میرم ،چون روزا شوهرم نیست شبا هم همیشه سرما میخورم اگه حموم کنم بخاطر همین یک شب در میان از گردن به پایینمو میشورم و موهامم هروقت که خواهرم بیاد پیش پسم باشه من میرم حموم

من بچرو یا میدم شوهرم
یا شیر میدم سیرش میکنم میزارمش جلو حموم
انقدم لخت منو نگاه میکنه همونجا خوابش میبره🤣

من منتظر می موندم شوهرم بیااد بعد میرفتم حموم

روز در میون میرم حموم اما اخر شبا که خوابه ومیدونم همسرمم هست اگه بیدار بشه هواشو داره میرم چون امکان داره بیدار بشه گریه کنه صداشو نشنوم

منم الان آیهان خواب بود رفتم و اومدم

سوال های مرتبط