۹ پاسخ

اصلا یادم میوفته حالم بد میشه خدا رو شکر که دیکه بچه نمیارم من اصلا تحمل زایمان ندارم

اینکه شیرخشکم به بچه بدهید تا سرحال شید

دقیقا برنامه ریزی کنید موقع اقدام که زایمانتون به عید نخوره😂😂😂
دخترام۱۵اسفند بدنیا اومدن کلا سه روز خونه خودم بودم بعدش اومدم خونه بابام
عید که شد استراحت نداشتم بخدا هی مهمون میرفت میومد منو دخترام تو اتاق خواب بودیم انتظار داشتن بریم بشینیم پیششون انقد اذیت شدم😢
واینکه سزارین بنظرم عالیه چون از درد طبیعی میترسم
به خودتونم خوب برسید که قوی باشید من ماهای اول بعد زایمان چنبار رفتم زیر سرم حتی حال نداشتم نفس بکشم🤒

اینکه سعی کنید زودتر ازجا بلند بشید،نه اینکه استراحت نکنیدا منظورم این نیست،یعنی راه برید وفعالیت داشته باشید خیلی مهمه تو بهبودی سریع

استرس نداشته باشین مخصوصا اگه سزارین باشین

وابنکه زیاد خودمون رو دم چشم نندازیم ایناجدی دارم میگم الان که بچم ۲سال وخورده ایش شده اینا فهمیدم.
مثلاخودمن شوهرم برام بهترین دسته گل خرید ، گوسفند سربرید، مهمونی داد ولی امااان از ادمای کم چشم ونظری که اطرافمون بودن نابوددم کردن الهیییی خیرنبینن همین😔🥺

وای خدای من بعد ۱۱سال باردارشدم .یه ماه به زایمانم کرونا گرفتم بستری شدم یه ماه بعد زایمان کردم وحشتناک بود .چون باخونریزی همراه بود باز مرخص شدم ولی بچه تا ۱۰روز تو دستگاه بود .بعدم اومدم خونه ام مامانم اومد ازم مراقبت کنه بعد ۴روز مادرشوهر بی وجدان گفت تا کی مخایی بمونی واسه مامانم گفت.اونم پاشد رفت وتنها شدم

فقط شیر خشک بدید،، من به گوه خوردن افتادم تو شیردهی🥴😭

من همه چیزو پیش بینی کرده بودم حتی پماد برای شقاق سینه گرفته بودم کلی مطلب میخوندم اما خدایا امان از وقتی خدا نخواد گرفتار شقاق مقعد شدم و چون هیچ اطلاعاتی نداشتم به زخمش زیادشد وبه تمام معنا جر خوردم 😭😭😭😭😭😭😭😭
خیلی حالم بده هنوز بعداز ۲سال درگیرشم
چقدر بد بود که یبوست بعداز سزارین جدی نگرفتم
ومتاسفانه خواهر نداشتم که تواون دوران کنارم باشه مادرم فقط بود که اون بنده خدام دست تنها هم باید خانه داری مو میکرد هم رسیدگی به من ونوزاد و اونم اطلاعی از این مریضی کوفتی نداشت همش دارم غصه میخورم خدایا کرمتو شکر همین🥺🥺

سوال های مرتبط