دوستان یه سوال می خوام بپرسم ولی اگر کسی بارداره نخونه شاید باعث بشه بترسه.
پسرم معمولا می رفت تو اتاق خودش در رو می بست (برق اتاقشم همیشه روشنه) بعد نق می زد که بیا در رو باز کن زود می رفتم در رو باز می کردم و همه چیز اوکی بود. تازگیا چند روزیه می ره تو اتاق در رو می بنده و صداش درنمیاد اگر برم پشت در صداش کنم آروم شروع می کنه جیغ زدن وحشتناک و کوبیدن خودش به در. چون پشت در هست نمی تونم کامل در رو باز کنم فقط دستگیره رو می کشم پایین و همون اندازه که در خودش باز می شه دیگه دست نمی زنم ولی در محکم دوباره بسته می شه. اصلا نمی بینم خود پسرم این کار رو می کنه یا نه ولی اون همچنان جیغ می زنه و گریه می کنه و می زنه به در. چندین بار این باز و بسته شدن در و جیغای پسرم و کوبیده شدناش به در ادامه پیدا می کنه تا بالاخره آخرش دیگه یه بار که در رو باز می کنم خودش در رو تا آخر باز می کنه‌. درحالی که به شدت گریه می کنه و ترسیده خودش رو میندازه تو بغلم. درحدی که تا یک ربع هق می زنه و از بغلم پایین نمیاد. به نظرتون طبیعیه؟ برای شما تا حالا پیش اومده؟

۲۹ پاسخ

اینکه میگی خودم گاهی یچیز میبینم سریع رد میشه منم برام پیش اومده ولی چون همش به مرده ها و کسایی که از دست دادم فکر میکردم اینجور بودم بسم لله بگو از فکرش در بیا دیگه نمیبینی..

در کلا در بیار بزار دیگه بسته نشه.والا خودم ی دفع ی خونه ی رفتم وسایلاش قشنگ بود با پسرم عکس گرفتم اوردم خونه دیدم من ک دارم عکس میگیرم تو شیشه ش عکسم هس ک دارم ی کار دیگه میکنم ولی درحالی ک پسرم رو پن گذاشتم تو شیشه پایین و خودمم بغل دستشم و دارم ی کار دیگه میکنم من اون عکسو نگاه میکنم میترسم.واقعا میترسما

بازیشه دیگه خودش درو میبنده ولی خودشم میترسه که در بسته میشه اینا هنوز به خود تنظیمی لازم نرسیدن بدونن چی کار کنن سعی کن درو یه کاری کنی دیگه نتونه بسته شه من چسب زدم سمت زبونه و اون سوراخای چارچوب در دیگه بسته نمیشه یا یه چیزی بچسبون رو در که در دیگه بسته نشه اصلا

خيلي عجيبه
نه چنين تجربه ايي نداشتم تا حالا
ميتوني توي اتاقش دوربين بذاري تا ببيني چخبره
نميدونم واقعا

عزیزدلم این اصلا ترسناک نیست نمیدونم چرا بعضیا شلوغش کردن.. بچه ها کنجکاون این سن میره پشت در و درو میبنده چون خودش اونجا نشسته نمیتونی درو باز کنی و اگرم زور بزنی اون لج میکنه و گریه ش بخاطر همینه..
دختر من اگر بخواد در ببنده میره کنج در میشینه که من زود میرم سراغش و میتونم در باز کنم گاهیم هول میده که باز نکنم اصلا نترس..
سنجاق به بچه وصل نکنی میره تو بدنش یه وقت خطرناکه..
شبا هم بزار تو اتاقش بخوابه یه چراغ خواب براش روشن بزار ازینا که تو پریز میره روشن میشه من میزنم خیلی بهتر شده نسبت به قبل که تاریک بود.. پیشش بخواب وقتی خوابش یکم عمیق شد پاشو برو کنار شوهرت بخواب..

عزیزم بچه اتو هیچ جا تنها نذار...بخصوص اصلا جای تاریک نذار..به قولِ مامانه آریا کلا در و از جاش دربیارید که دیگه بسته نشه...نهایت اگه بچه ات پشت در هم نشسته باشه مگه وزنش چقدره که نتونی در و هول بدی؟! پس چیز دیگه ای این وسطه/تو خونتون سوره های موعذتین و زیاد بخون که اگه چیزای ماورایی هست دور بشه..من برای باران ایه الکرسی زیاد میخونم..تنها هم‌نذار بخوابع شبا تو خونتون همیشه یه چراغ و روشن بذار تاریک مطلق نکن

کرکام ریخت😐
خدایی خیلی ترسیدم
جدی پیگیر باش ببین چیه

این پیش نیومده ولی کلا گاهی یهو ی جارو نگاه میکنه میخنده یا بدو بدو جوری بازی میکنه انگار یکی پشتشه داره باهاش بازی میکنه. از خیلی وقت اینجوریه.گاهی هم تو حال خودشه یهو صداش کنم میترسه شروغ میکنه گریه . منم گاهی میترسم

رزا یه مدت اینطوری بود. رفته بود تو فاز استقلال طلبی. پشت در گیر میکرد اگه من درو باز میکردم لج میکرد چنان گریه میکرد که حتی بالا میاورد. باید کای باهاش حرف میزدم بغل میکردم یا دستگیره رو پایین میدادم که درباز بشه در حد یه سانت که خودش باز کنه وگرنه داستان میشد

عذر میخوام اینو میگم اما به نظر من شما غیرطبیعی هستید که تو همون یکی دو بار اول باید جلوی این قضیه رو میگرفتید و نباید بزارید بچه اینقدر بترسه و اینجور گریه کنه
خیلی راحته که بشه در رو کاریکرد که بسته نشه
یا جلوش چیزی بزارید یا گیره بزنید
یا اصلادر اتاقشو قفل گن نزار بره

نترس بابا دختر من میره تو حموم همیشه تو حموم بازی میکننکه عاشق حمومه حتی چراغ خاموش هم میره، بعد در رو میبنده هی میگم نبند باز میبنده بعد شروع میکنه مامان مامان میگه
ما اومدیم دستگیره رو عوص کردیم نتونه بره

یه چی بزار بالای در سمت لولا که بسته نشه. به همین راحتی

من دخترم همیشه میره تو اتاق در رو هم میبنده ولی باز هم میکنه خودش
تازه اتاق بیشتر وقتا برقش خاموشه میره رو تخت خودش برق رو خاموش میکنه

تاحالا این مورد پیش نیومده‌.بیشترکنارش باش🥴

پسر من درو می بست قبلنا پشتش ولی الان یکی دو ماهه نمی بنده البته منم تا می بنده سریع می رم باز می کنم چون می ترسم چیز کوچیک کنه تو دهنش

صداش میکنی میترسه... منم دخترم تو اتاقه صداش کنم یا یهو درو باز کنم میترسه... دختر من یه بار یه پرنده اومده بود تو بالکن صداش بلند بود چنان ترسید زد زیر گریه که نگو... تو دوسالگی هوشیارتر میشن ترساشون شروع میشه... یه چیزی بذار لای در نتونه ببنده درو

هیچوفت تو خونه م تنهاش نزار.ی سنجاقم ب لباس ش بزن تو خونه شم قران بزار

وای خیلی ترسناک بود عزیزم تو اتاقش دوربین مخفی بذار ببین چه خبره انگار اون تو جنی چیزی میبینه

وای ترسیدم نزار تنها باشه تو اتاق
اون لحظه مشغول بازی نیست؟؟
ی کم ترسناکه ولی من میگم شاید یدفعه میری دم در میترسه ؛ شاااید🤷‍♀️

والا اینجوری پیش نیومده ولی اینکه در ببنده دخترم تو اتاق بمونه
دخترم می‌ترسه گریه میکنه درباز کنم واسش

پیش نیومده، شاید خودش سعی می‌کنه درو باز کنه ولی چون تاریکه نمیتونه
یه چیزی بذار پای در که کلا نتونه ببنده

خب نزهر درو ببنده بااین سن کمش چرا میزارین تنها باشه هیچوقت درو نزار کامل ببنده چه دلی دارین شما چندباراتفاق افتاده میگین بازم میزارین درو ببنده

شبیه فیلم‌ ترسناکابود
زوددروبازکن نگاکن خووو

سرکه انگور خونکی اصل بخر بزارتوی لیوان توی هرگوشه ازخونت ازبوش بدشون میادمیرند

من خودما یه دوره جن زده کرده بودندخیرندیدها بادعا خورکردنم

عزیزم پسرت میبینه توی یه سنیم هست که ترسا میشناسه لطفا نزارتنهایی بره توی اتاق

عزیزم شمااینجورکع معلوم خونتون پربودع ازاینا چراازاون خونه نمیرفتید

سلام به همسرت؛ بگو* زبونه قفل در رو باز کنه برای چندماه یا یکسال *
بایع دونه چهارسو خودتم میتونی قفل درو بازش کنی وزبونه رو دربیاری فیلماش تو آپارات ویوتوب زیاده

(اینطوری دیگه درکامل بسته نمیشه ،)
هروقت هم بخواد درو بازمیکنه
بچه هادرحال رشد هستن هرروز تغیرات جدیدی دارن به نظرم اولش یجور بازی میکنه بعدش که درکامل بسته میشه ودرتاریکی گیرمیفته کمی میترسه وشما که صداش میزنید تواون خلوت وتاریکی ترسش بیشترمیشه ....همین دیگه چیز بیشتری نیست
اینکه جن هست و فلان ..... همه یجور تصورات ما آدم بزرگاس ،منکر جن نیستم ولی اون لحظه بچه اولش درحال بازی بعدش که تازه تاریکی رو درک میکنه ترس میاد سراغش .....

جون خودتون این حرفارونزنید....دروازجادربیار وسلام

سوال های مرتبط