۵ پاسخ

بخاطر امتیاز زایمان طبیعی با جون مردم بازی میکنن

منتظر بودم بیایی بگی

لایک کن تا بقیش را بخونم

مرسی که وقت گذاشتی و نوشتی عزیزم

عجب ادمایی پیدا میشن 😐مهم تشخیص دکتره دیگه

سوال های مرتبط

مامان دلوین مامان دلوین ۶ ماهگی
#پارت یک
بالاخره منم اومدم با تجربه زایمانم😁
من انتخابم سزارین اختیاری بود چون از طبیعی وحشت داشتم
اینم بگم که من دخترم تا ۳۶ هفته بریچ بود و بعد چرخید بل اینکه بارداری اولمه😵‍💫
بارداری خیلی سختی داشتم سه هفته آخر بچه کامل اومده بود تو لگن
منم همش استرس اینکه طبیعی زایمان نکنم....
خلاصه دکترم گفته بود چهار اردیبهشت برم پیشش تا پنجم بستری بشم تو بیمارستان
ولی خودم از تقریبا شنبه که می‌شد اول اردیبهشت دلدرد و کمردرد پریودی داشتم و یکشنبه رفتم پیش دکترم که گف فردا ۶ صب ناشتا برم بیمارستان
استرس داشتم ولی خیلی خوشحال بودم چون میدونستم دیگه سبک میشم و دخترم رو میبینم
خلاصه ۶ صب رفتم بیمارستان با دکترم تماس گرفتن که جواب نداد
تا ۶ ونیم بهش زنگ زدن ولی جواب نمی‌داد و اونجا بهم گفتن این دکتر سابقه جواب دادن تلفن نداشته
😑منم که دکتر نامه طبیعی بهم داده بود و گفته بود اونجا حرف از سزارین نزن سقف روسرم خراب شد و گفتم ایوای من بچه هم تو لگنه و دکتر ول کرده ک من طبیعی زایمان کنم
مامان آرین مامان آرین ۱ ماهگی
تجربه زایمان پارت ۱

سلام وقتتون بخیر میخام تجربه زایمانمو بگم ولی اول بگم که ممکنه بدن با بدن فرق داشته باشه و تحمل دردا متفاوت پس از همین الان نترسین از طبیعی یا سزارین
من ۲۱ام طبق پریودم ۴۰ هفتم تموم میشد دو سه روز قبل اون رفتم بیمارستان برا ان اس تی. چون دکترم رفته بود مسافرت و بهم گفته بود تا موعد زایمان هر هفته برم نوار قلب. راجب زمان زایمان هم باهاش حرف نزده بودم اونم نه نامه ای داد نه چیزی پلشد رفت مسافرت و من بلاتکلیف موندم این وسط.منم یه بیمارستانی رو انتخاب کردم ک کلا دکترم باهاش قرارداد نداشت چون میدونستم زمان زایمان من اون اصلا ایران نیست. خلاصه من طبق تجربه جاریم ک گفته بود همون تاریخ ک دکتر میگه دردت میگیره و میری بیمارستان، ب همه گفته بودم ک ۲۱ام موعد زایمانمه. خلاصه ۲۱ام اومد و من دردم اینا نگرف ولی رفتم برا معاینه.

اونجا گفتن ک فقط یه سانت بازی و اگ ورزش و پیاده روی کنی خیلی زود بازتر میشی. مامای بیمارستان بهم گفت برو خونه دردت گرفت میای. من برگشتم خونه ورزشارو خیلی سرسری گرفتم شرایط پیاده روی هم نداشتم واقعیتش. خلاصه منتظر نشستم تا انشاالله دردم شروع بشه نگو ک دست روزگار برام چیز دیگه ای سرشته😄