۸ پاسخ

وای وای من ک اصلا نمیخوامممم. تازه خواب خوب آرامش. همه چیش رو خودش میدونه تازه آرامش پیدا کردم میخوام چیکار یکی دیگه. خدا به اونایی که چشم انتظارن قسمت کنه. میارم ولی فعلا نه حد اقل ۵ یا ۶ سالش بشه کمکی ام بشه برای من .

وای یا خدا یه لحظه که به ادن شب بیداری ها نفخ رفلاکس پنهان زردی شیر دادن غذا دادن به اینا فکر میکتم روانیی میشممم
مم بچم خیلی اذیتم کرده تا الان دیگ تا ۶ ۷ سالش نشه بچه نمیخام هرچند شوهرم میگه سال دیگ بازم بچه میخام 🤣😅

نکن پشیمون میشی

یا الان بیارید یا بذارید ۶_۷ سالگی بچتون که اونا کمکتون باشن

منم می‌خوام اقدام کنم ولی اواخر سال دوست دارم توی پاییز یا زمستون ب دنیا بیاد تا اون موقع پسرم چهار سالش میشه تقریبا

من‌ دخترم دوسالشه اقدام کردم عزیزم.واقعا زورم میاد ۵ سال دیگه کون بچه بشورم الان گرم گرمه بهتر

برا خودت دردسر درست نکن بشین سرجات😂
برادرم دوتا با اختلاف سه سال و نیم داره دهنشون سرویس شده بچه ها دخترو پسر یکسره باهم اتیش میسوزونن و جنگ و دعوا

تازه تا اینو بزرگ کردیم با خواهر شوهری عزیز❤❤کلی سختی کشیدیم چه شب و روز هایی که نخوابیدیم 😅😅

سوال های مرتبط

مامان علیرضا🌻💛 مامان علیرضا🌻💛 ۲ سالگی
دیشب با صمیمی ترین دوستم قرار گذاشتیم فردا همو ببینیم صبح از ذوقم شیش بیدار شدم کارامو کردم رفتیم کافه چون ی ساعت فاصلمونه و راهمون از هم دوره رفت و اومد سخته خلاصه ک کلی خوش گذشت جاتون خالی 😊❤️
از وقتی ک اونجا بودم تا همین الان مدام ی چیزی ته ذهنمه و اذیتم میکنه
بابای علیرضا عاشق بچست خیبی هم اثرار داره به بچه دوم روزی ی بار یاداوری میکنه انقدر گفته علیرضا یاد گرفته میاد بهم میگه نی نی میخوام بعد با دستش عدد دو رو نشون میده میگ دوتا نی نی بیار 😂😅
یعنی از وقتی که علیرضا یک ماهه شده هی گفته بچه میخوام من به روری خودم نمیاوردم تا الان ک دوسالش شده دیگه انقدر گفته خودمم این مدت نرم شدم نظرم بود بعد بهبودیم اقدام کنم
ولی امروز ک رفتم خیابون انقدر با بچه کوچیک سختم بود ک نگو
مدام پیش خودم میگفتم با علیرضا وضعت اینه به فکر دومی هم هستی حس میکنم بچه جلوی خوشی و پیشرفت ادمو میگیره مخصوصا بچه دوم حالا یکی رو میشه به هر طریقی هندل کرد دوتا شد ن دیگه خیابون میتونی بری ن خرید ن پیش دوستات از وقتی اومدم خونه مدام با خودم میگم بچه خوبه ولی اسایش ادمو ازش میگره
شمایی که دوتا بچه دارین چطور کاراتونو میکنین ؟