۸ پاسخ

من دیگه از بس وقت نمیکنم موهامو شانه کنم کاملا کوتاش کردم دیگه ببین تو چه وضعیتی هستم🤦‍♀️🥺

فعلا چند روزه میخام برم حموم فرصت نشده دیگه ببین توچه وضعیم الان زنگ زدم شوهرم میگم یکم زود بیا منه بدبخت برم حموم

پسر من که همش در حال گریه و جیغ دادنه 😂 ولی سعی میکنم از فرصت استفاده کنم یخورده کارامو انجام بدم و به جسم و روان خودمم برسم ولی همه ی کارا رو نمیرسم واقعا انجام بدم که اونم میسپارم به همسرم

من دقیقا اون بهم ریخته‌ه شدم
من واقعا نمیتونم مدیریت کنم شرایط سخت و
فقط امیدوارم این روزای آویزون بودن بچه ازم بگذره
عاشق بچه ام براش میمیرم ولی واقعا هیچ وقتی برا خودم نمیمونه نمیتونم مثل قبل لذت ببرم از زندگیم

پسر من نه مشکل خواب داره نه گریه ای..ولی وقتی بیداره همش نق میزنه بغلش کنم باهاش،بازی کنم تا خسته شه بخوابه☺️فقط تایمای خوابش به کارام میرسم

پریروز با گریه به شوهرم گفتم تورو خدا یدقه بچهارو بگیر من برم حموم رفتم نیم ساعت تو حموم کیف کردم اومدم دیدم شوهرم کنار بچها خاب رفته پسر کوچیکم داش گریه میکرد😐😐😐😐

بچه منم خیلی راحته
خواب و ایناش و تنظیم کردم ۱۲ میخوابه تا ۱۲ صبح
ما خودمون ۲ میخوابیم تا ۱۱
در طول روزم دوسداره خیلی باهاش بازی کنیم ولی اگه نکنیمم خودش سرگرم میشه بنده خدا
ولی با این حال من اصلا شبیه قبل بارداریم نیستم
پریشون و زشت و بد لباسم
کارای قبلم نمیتونم بکنم
نه جسمی نه روانی نه سبک زندگی
یه آدمای دیگه شدیم هردومون

شاید باورتون نشه اینقد ک نتونستم برم حموم موهام شپش کرد قبل بچه هر روز حموم بودم 😔

سوال های مرتبط