۱۴ پاسخ

اخی کیانم اینجوریه من وقتی تو اشپزخونه کار دارم یه فضای دورتر از گاز و اینا میذارمش تو روروئک اهنگم با گوشی میذارم کارامو انجام میدم چند دقیقه یک بارم صداش میکنم باهاش بازی میکنم ولی وقتی نبرمش هی گریه میکنه حتی بعضی روزا سرویس هم نمیتونم برم بچه اس دیگه میدونم رو مخ ادمه ولی چاره ای نیست جز صبوری💖

بیقراری های دندونشه داره درمیاد پسر منم‌همینه

میبینم ک همه مهرساما اینجورن😂😐😐😐باورت میشه همه مامانایی ک اسم پسرشون مهرسامه اژ نق نق کلافه شدن...

بخدا مهرسام ما هم همینه آسفالت شدم از دستش

عزیزم کم کم عادت میکنی،پسر منم از هشت ماهگی اینطوری شد،میگن اضطراب جدایی،به مرور بهتر میشن اما خوب هرگز🥴😐

دختر منم همینه تو آشپز خونه میاد ب پام وصل همش زیر پام گریه میکنه ک بغلش کنم منم نمیتونم دارم آشپزی میکنم روغن میپره واقعا نمیدونم چیکار کنم تا میخوابه ی غذایی سریع درست میکنم شوهرم شب از سرکار میاد ویانا هم جدیدا انقدر نق میزنه عصاب روانم داغون شده

عزیزم احتمالا دندون داره درمیاره گلم
اون الان توسن وابستگی هست دوستداره کنارش باشی

بچه ها تو این سن فقط به مادر پناه میبرن
اگه کمکی مثل مادر یا خواهر داری بگو بیان هفته ای دوبار چند ساعتی پیشش باشن کارای خونتو انجام بده که فقط دغدغه غذا درست کردن داشته باشی

اگه میتونی با چادری چیزی ببند به پشتت مثل مامانای قدیم خیلی بهتر من خودم امتحان کردم خیلی خوبه

اگه صندلی غذا داره ببرش اشپزخونه بزار تو اون ی چیز دستش بده یا بزارش جلو بالکن واینا

اضطراب جدایی از مادر توی این ماه ها طبیعی🥲 نمیخاد از شما دور باشه

احتمالا میخواد دندون در بیاره درد داره بیقراره

واقعا چرا یدوره اینجورین بچها

دقیقا وقیقا پسر من
البته من داره دندون در میاره و میگه فقط باهام بازی کن 🥸

سوال های مرتبط