دلم میخواد منم مثل همه مادرا بالای سر بچم باشم :)
براش لالایی بخونم تو بغل خودم باشه
ولی از ۶ ماهگی مجبور شدم بخاطر هدفم پا بزارم رو دلم ۴ ماهه که دخترم شبا بی من میخوابه خیلی داغونم این روزا :)) این همه تلاش کردم نتیجه تلاشمو نگرفتم توروخدا برام دعا کنین
بخاطر تلاشایی که کردم بخاطر بچم برسم به هدفم...

امیدوارم به هدفت برسی ولی یه روزی حسرت این سن دخترت میخوری تا میتونی بغلش کم بوش کن یهو به خودت میای میبینی دیگه تو بغلت جا نمیشه هرکی میگی اول به خودت اهمیت بده چرت میگه روان بچت زندگیش آرامشش بغلی که از مادرش میخواد از هرچیزی تو دنیا مهمتره

هیچکس مهم تر از خود آدم نیست
منم یه زمانی تموم هدفا مو بخاطر بچم خط زدم
چی عایدم شد
جز اینکه الان یه مادر افسرده هستم با سه تا بچه که همیشه حسرت میخورم کاش می‌جنگیدمو خوشبختی و حال خوب رو برای خودم می‌ساختم

مگه شبا کجا میری

خب بخوابونش بعد به کارت برس

شبا پیشش کسی هست؟

فک‌کنم درس میخونی

خودم و گذاشتم جات واقعا سخته شب پیش بچت نخوابی و کنارش نباشی
انشالله ک ته این مسیر برات روشنه
خدا دستتو بگیره
فقط ی مادر میدونه شب پیش بچه نخوابیدن چقدر از نظر روحی سخته

هدفت چیه مگه ؟

خیره ان شاالله
حالا چرا شبا پیشش نیستین ؟؟

بیخشید فضولی میکنم،میشه بدونم چرا

چرا ازش دوری؟