۱۳ پاسخ

مادر شدن فقط تغییرات جسمانی نداره ، تغییرات عاطفی خلقی و روحی بخش مهم از تغییرات هستن... تو مدتی که باردار میشی تا به دنیا اومدن بچه باید به خودمون فرصت بدیم تغییر شرایط رو بپذیریم، از خودمون نباید انتظارات زیاد داشته باشیم عشق مادر و فرزندی حتما در شما هم وجود داره فقط باید به خودتون فرصت بدین تا این نقش جدید رو کاملا بپذیرین و کم کم به مرحله ابراز وجود برسونید... 💙💙

عزیزم چون باورش نکردی بدنیا بیاد درست میشه

منم همینطورم گلم البته نه حس عذاب وجدان،انگار نمیتونم باور کنم باردارم اخه ویارو اینام نداشتم خداروشکر واسه همین نمیتونم باهاش ارتباط بگیرم و حرف بزنم و یجوریم درکل منتظرم شاید باتکون خوردنش حسش بهم منتقل بشه

عادیه عزیزم نگران نباش

من دقیقا مثل تو بودم تا دو هفته پیش، وقتی رفتم آنومالی ازش فیلم گرفتم هر دفعه نگاه میکنم میگم یعنی واقعا یه فسقلی توی شکم منه که داره اینقدر ورجه وورجه میکنه، سعی کن باهاش حرف بزنی اگه اسمشو انتخاب کردی صداش بزن، براش موسیقی آروم یا اگه مذهبی هستی صدای اذان و قرآن بذار ، ولی بدون این حس طبیعیه ، یه خانمی همین جا میگفت تا وقتی زایمان نکردم احساس نمیکردم مادر شدم ذوق نداشتم

افسردگی دورانشه

خیلی عادیع
من افسردگی دوران کودکی داشتم تاااااا الان
و تا بعد بارداری و کهولت هم باهامه😂😂

بزار یه بار لگد بزنه همچین حس پیدا میکنی😁 ناراحت نباش الان

منم تاالان که لگدمیزنه ولی احساس مادری ندارم تاوقتی بدنیابیادالان توشکمه حتالگدزدنش شباازاره برام امادلم میخوادزودبدنیابیادجلوچشام باشه بخنده اونوقت مهرش بدل میشینه

منم تا حدودی اینجوری ام🥺

منم😥😥😥😥🥺هی میگم چرا باید مامانت این قد بی رحم باشه نسبت ب تو

زوده
لگد بزنه قربونش میری

من که روانی بچه هام همین حس رو دارم .. همه ی بچه های فامیل و بچه های همسایه هامون یجوری دوسشون دارم ولی تمیدونم چرا با حاملگی خودم کنار نیومدم.. بدتر از من شوهرم که اصلا نمیتونه بپذیره … حس عذاب وجدانش خیلی سخته واقعا

حتما برو پیش روان شناس یا مشاوره

سوال های مرتبط