۱۰ پاسخ

اره هستند هنوزم آدمهایی که پول داغونشون نکرده باشه و ذاتشون رو فراموش نکرده باشند . خیلی کارش قشنگ بود خداخیرش بده

وای خوبه اعتمادکردی بچه رو دادی دستش مراقب باش گلم خیلی بچه رو دست هیچ کس نده هیچکس

مارهم یبار با ماشین رفته بودیم مسافرت اوایل ازدواج همسرم خسته شد یه کم زد کنار جاده تا بخوابیم تو ماشین کنارمون یه کامیون بود… دم دمای صبح که افتاب زده بود تو صورتمون راننده کامیون ماشینش جابه جا کرد نور تو صورتمون نزنه🥺
همش یادش می افتم قلبم اکلیلی میشه از مهربونیش

اینجور جاها که میدونید نمیذارن زن وبچه برن داخل پرده ماشین بکشیدبگیدهمراهی نداریم ماهم همین کارومیکنیم😐

آره همسر منم کمک میکنه یه سری میگه چند تا خانم ماشینشون خراب شده بوده کمک کرده بهشون بعد اونا هم فکر بد کردن دیگه از اون به بعد کمک نکرد😁

ان شاالله خدا بهترینها رو بهش بده

شوهر من اینجوریه واسه مردم خودشو میکشه واسه من انگار ن انگار
یه جا مهمون بودم بچش گریه میکرد شوهرم هول شده بود بلند میشد که بچه رو بدین من نمیدونی چه می‌کرد حالا بچه ی من باشه کر و کور میشه واسه ما

خدا خیرش بده .انسانیت هیچوقت نمیمیره

خدا خیرش بده شوهر منم همینجوریه جایی زن و بچه ببینه کمک میخان سریع کمک میکنه

بله عزیزم هنوز هم انسان های شریف وجود دارند که باعث میشن دنیا جای قشنگتری بشه

سوال های مرتبط

مامان درسا مامان درسا ۳ سالگی
بچه رو شبا تو اتاقش تنها نخوابون .....
شاید بگین چی میگم همه میگن جدا کنین بچه مستقل شه ... یاد بگیره ...میشه بگین دقیقا چی رو یاد بگیره اینو میگم اگر اشتباه بود نظرت رو برام بنویس..... من از بچگی وقتی تنها شدم تو اتاق همش ترس داشتم همون که ۳۵ سالمه تنها می ترسم تو اتاق بخوابم ؟؟؟ ی سوال بپرسم تنهایی تو اتاق شبا میخوابی حودت وقتی همسرت پیشته خیالت راحته ؟؟؟؟ گاهی حس بودن کسی به آدم آرامش میده این روش من رو امتحان کن ...بچه ها ی روز بلاخره ازتون جدا میشن میرن تو اتاقشون میخوابن زمانی که شما واقعا دلتون‌تنگ میشه برای بغل کردنش اما او جدا بودن رو ترجیح داده.... وقتی آماده نیست وقتی ترس داشته باشه هیچ وقت نمیتونه جدا بخوابه. بچه ما تنهایی میکشه در بزرگیش چرا از کوچیکی تنهایی رو احساس کنه .... وقتی می بینه دونفر کنار هم خوابیدن ؟ من این روش رو از نوزادی برای دخترم امتحان کردم اصلا خم بمن وابسته نشده ..ترس هم نداره ..و خواب آرامش بخشی داره چون نخواستم مثل خودم بشه .. اونایی که بچشون عادت کرده حتما بغل مادرش بخوابه دست تو گردنش کنه بخدا این حس رو ازش نگیرین من تا بزرگی میرفتم بغل مامانم دست تو سرش می کردم بوش میکردم بخوابم .... عشقه .... عشق .... الان ی جا براش درست کردم پایین تختم از ما جداست حتی دوست نداره زیاد کنارش بخوابم ما جدا هستیم او هم جدا میدونم بلاخره ی روزی خودش بزرگ میشه و میگه اتاق خودم و اتاق خودش بره چه ۸ سالکی بره چه ۱۴ سالکی بره ولی من میگم تا هر وقتی که دوست داشتی زیر پای مادرش بخوابه .نمیخام ترسو تجربه کنه وقتی خودم هنوزززز از تنهایی تو اتاق می ترسمممم .....
مامان شاهان مامان شاهان ۳ سالگی
امروز خیلی برای پسرم ناراحت شدم،دکترگفتاردرمانش گف ی روز درمیون ببر پارک ک جابچه هاباشه،امروز پسرم اومد سربخوره ی پسره بود ی سال ازپسرم بزرگتربجا ک از پله بیاد ازخود سرسره اومد بالا و تازه اون برگشت ب پسرم دوبار ی حرف خیلی زشت زد هنوز میخواست ب منم بگه بعد یکی زد تو گوش پسرم،دیدم پسرم دوید اومد پیشم باناراحتی گف منو زد ،خیلی ناراحت شد بچم،اصن دیگه دلش نخواست بره اونجاسربخوره هی میگف زد،گفتم پسرم نذار بزنت بچبهش بگو نزن ،حرف زشت زد بگو بی ادب و ازش دور شو اما انقد بچم ازاینکه زدش ناراحت بود اصن حرفمو گوش نداد،نمیگم پسرم بزنه درجواب ولی واقعا بایدچیکارکرد،هم ما ب عنوان مادر هم پسرم برای دفاع ازخودش،دیگه پسره دستشو اورد بالا حتی میخواست بزنه توگوشم گفت میگیرم بازم میزنمش اصن کنترلموازدست دادم پسرمواونجور ناراحت دیدم گفتم توخیلی غلط کردی یکبار فقط نزدیکش شو بی ادب،من اصن هیچوقت بابچه ها دعوا نمیکنم باهیچکس الان هم برای پسرم ناراحتم هم برااون بچه،تازه مامانش رونیمکت داشت تخمه میخورد نگامون میکردفقط
مامان رادمان مامان رادمان ۲ سالگی
سلام مامانا خوبین؟ ی سوال اگ ی بچه ای بچه ی شما رو بزنه شما چیکار میکنید؟ بهش میگین تو هم بزن‌. یا میگین گناه داره عب نداره. یا میگین اجازه نده تورو بزنه و ....
من همیشه ب پسرم میگم دستشو بگیر بگو اجازه نداری منو بزنی
اما پسرم معمولا میزنه حتی شاید اولم خودش بزنه
مثلا دیشب تو پارک تو سرسره بود من نشسته بودم ی دختری زد پسرمو من صدای گریه شد شنیدم رفتم دیدم گریه میکنه میگم چیشده دختره پرو پرو میگه زدمش😬 البته ک از پسرم دو سه سال بزرگتر بود گفتم چرا زدی؟ کفت خب اون منو زد
دیگ رادمانو بغل کردم و آرومش کردم بعدش بهش گفتم وسی میخاست بزنه اجازه نده ک بزنه ی خانومی اونجا بود گفت این حرف و نگین بگین تو هم بزن ... اینجوری بچه توسری خور بار میاد و .‌.... نمیدونم تو دوراهی گیر کردم شما اینجور مواقع چ میکنید،؟ .
البته بعدش ک با رادمان حرف میزدیم تعریف می‌کرد گفتم شما ب کجاش زدی؟ گفت کمرش فک میکنم میخاسته از رو سرسره هلش بده ک سر بخوره دختره هم فک کرده زده .‌‌......
مامان کوثر جون مامان کوثر جون ۳ سالگی
روز دوم پوشک گرفتن🤕
وای نگم براتون از امروز🤦🏻‍♀️
دیشب موقع خواب دخترمو‌پوشک کردم که تاقبل خوابیدنش دوبار گفت بازکنم رفت دسشویی هم‌جیش کرد هم پی پی بازم بستمش تا صبح ولی امشب تصمیم دارم نبندمش وسط شب بیدارش کنم .
اماااااا امروز😭
آقا ماصبح گلاب به روتون در حد دو دقیقه رفتیم دسشویی برگردیم که هنوز شلوارو بالا نکشیده دخترم اومد گفت مامان پیف کردم🫠آقا من مونده بودم😱دیدم به شورتش چیزی معلوم نیست دست منو گرفت برد وسط اتاق یه کوچولو افتاده بود😥 بعد اشاره کرد به زیر یکی از مبلا طبق عادت کا همه فرشو با جارو نپتون تمیز میکنم پی پیاشو با جارو دستی جمع کرده بود گذاشته بود زیردمبل سرجاش😩😭😭🫠😱
یعنی اون موقع هم میخواستم بخندم هم گریه کنم😆😱😭😩😥😓🤕🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
به سخنی صحنه جرم رو تمیز کردم.و کلی توضیح که کارت اشتباهه بهت ستاره نمیدم و این حرفا🥴
خلاصه دوباره تو آشپزخونه بودم هی گفتم کوثر بریم جیش یا پی پی گفت ندارم باز یهو گفت پیف کردم😱😱😱😱😱ایندفعه سریع بغل کردم و بردمش دسشویی خداروشکر نریخته بود بازم توضیح و التماس که مادر نکن کی دیدی منو باباف وسط اتاق پیف کنیم🤕😩😭😂
ولی خداروشکر دفعات بعدی موفقیت آمیز بود🥹🥲
ببخشید زیاد حرف زدم😶😶😞😓