۹ پاسخ

منم بعد مدتها دورهمی فامیل جمع بودیم دخترم از همون اول شروع کرد منم پا ب پاش راه میرفتم خواهرام بودن ولی یکیشون خودش نینی داره یکیشونم نگهش می‌داشت ولی حریفش نمیشد دخترمم دور میرفت یهو رفت دوتا شیرینی تو بشقاب پسرخاله م و خانمش رو برداشت من خجالت کشیدم بعد رفت نون دست نوه اون خالمو گرفت خورد دخترم قلدره زورگو بعدشم ک وسط مجلس می‌رقصید...م

من تا 6 ماهگی بچم اصلا جایی نرفتم بعد 6ماهگی بچم میرفتم مهمونی اینور اونور بعد ازیکسالگی نرفتم تا عید دگ همه جا رفتیم چون بچس دست ب همه چیییی میزنه از دکوری بگیرررررتا خوراکیا میوه ها خب توخونمون من همه چیو از دستش جم کردم ولی خونه یکی میرفتم باید میفتادم دنبالش اونکه نشد مهمونی....ولی الان ماشالله اقا شده ب چیزی دس نمیزنه دستم بزنه بهش میگم مامان بیا پیشم سریع میاد ازبس ک باهاش با خوش اخلاقی تا کردم هیچوقت نزدمش تا تندی نکردم اونم فک کنم بخاطر همین حرف گوش کن شده

وای چه مامانی تو باید همش شیر به شیره بیاری انقد با فهم و درکی🩷👌🏼🫠

سلام عزیزم بله درسته شیر به شیر خیلی سخته ولی شما نباید انتظار داشته باشی بچه ۱۸ ماهه مثل آدم بزرگ رفتار کنه اقتضای سنشه دیگه خوب کاری کرده😁😁😉😉
همیشه هر جا میری یه زیر انداز بزرگ براش ببر همه چی بذار جلو دستش تا هم بخوره هم اینکه ریخت دیگه جایی کثیف نشه تازه صاحب خونه هم کلی به به و چه چه میکنه
برا اینکه عادت کنه تو خونه خودتون بذارش رو زیر انداز که خوراکی بخوره تا جاییم رفتید بشینه

عزیزمممم♥️ چقدر تو بافهم و شعوری.

دخترمن ۳سالو ۹ماهشه انقد تو مهمونیا اذیت میکنه منم خیلی وقته جایی نمیرم حتی خونه مامان خودم،میگه شمامیاید زندگیم داغون میشه دخترمم خونه دیگران اصلا حرف شنوی نداره ازمون،کل ظرفای مامانمو میریزه بیرون،همه‌جارو میریزه بهم جیغ میزنه میپره بالاوپایین،میزنه اصلا یه اوضاعی درست میکنه هرچقد تذکر میدم انگار نه انگار،بخاطرهمین خونه مامانم ۱۰روز یبار درحدچندساعت میرم خونه مادرشوهرم هفته ای یبار یا دوهفته یبار درحد دوساعت میرم‌میشینم تا دخترم اذیت کنه به شوهرم میگم بریم‌خونه

پسر من ۴ سال و نیمش و به شدت شیطون و فعال و فقط هم از پدرم حرف شنوی داره و وقتی توی جمعی قرار میگیره خیلی دلش میخواد بازی کنه اونم از نوع هیجانیش و خیلی هم اشتباه کردم به علاقش تواین سن تن دادم و از ۳ سالگی بوکس ثبت نامش کردم و وقتی به بچه های فامیل میرس دوست داره مثل سر تمرینش تو باشگاهش عمل کنه و خب طبیعی بچه های دیگه این و نپسندن و دیگه تو بازیهاشون راهش نمیدن اینم حرص میکنه مدام جیغ میزنه و منم سراین موضوعی که به دفعات تکرار شده و دیدم پسرم خیلی اذیت میشه دیگه خیلی وقت مهمونی نرفتم شاید الان نزدیک ۶ ماه میشه...سعی کردم به جای مهمونی تعداد پارک و خانه بازی و کلاساش رو بیشتر کنم

یادمه اوایل ازدواجمون دوستای شوهرم اکثرا بچه داشتن زیاد هم میومدن خونمون ماهم تازه عروس داماد همه وسایل نو ایقد اذیت میکردن بچهاشون من فقط حرص میخوردم جالب اینجاست مادراشون هیچی بهشون نمیگفتن یکی از بچهاشون رو مبلم جیش کرد😑 اونجا بود که با خودم همین تصمیم رو گرفتم که بچمو خونه مردم ازاد نذارم

معلومه که همه بچه ها اینطوری ان
۱۸ ماهه اصلا بچه نیس
نوزاده😘😘😘😘
دست هر چی زده کار خوبی کرده
هرچیم خورده نوش جونش باشه

سوال های مرتبط