۲۰ پاسخ

عزیزم در اسرع وقت به روان‌شناس مراجعه کن. همه بهداشت ها هم دارن. فردا صبح برو بهداشتی که میری و‌این حال روحی تو بهشون بگو خودشون روان شناس دارن

مثلا ک چی اینکارا
فکر کردی شوهرت فراموش میکنه این چیزارو
فک کردی به بهانه بارداری هرجور بخوای میشه خودتو خالی کنی
به اعصابت مسلط باش هیچکس با این کارا ب هدفش نرسیده و حالش خوب نشده اتفاقا بدتر میشه

اگه منو نمیزنی خب علتش چیه ؟😂با کسی دعوا کردی ؟هورمون ها تو بارداری بهم میریزه ولی این حدش عجیبه . باید بری حتما پیش مشاور

همه اینایی که به ما گفتی به شوهرت میگفتی ، میکفتی آرومت میکرد میگفای دنیا برات سیاهه حالت خوب نیست و فکرای سمی داری و ... واقعا اگر شریک زندگیت آرومت نکنه کی آرومت کنه ، حتما پیش روانشناسم برو تا کارت بیخ پیدا کنه

میشه بری پیش یه روانشناس؟😢
نذار حالت بدترشه

عزیزم شوهرت کجا رفت اونوقت بخاطر هورموناس این افکار خودکشی ازسرت بیرون الان مامان شدی دختر خوب ب نی نی فکر کن یکم .باهاش حرفبزن قشنگ اروم میشی

قرآن بخون سوره یاسین آروم میشی یکم خداروشکر کن اون بچه هم داری اعصاب شو میریزی بهم گناه داره به دنیا میاد اذیتت میکنه فقط به فکر بچه باش آروم باش سوره ولعصر و بخون دستت و بزار روشکمت

آرام باش این چه کاری داری با خودت میکنی اون طفل معصوم گناه نداره
حتما یه سر برو روانشناس

وا دیونه شدیی
بیچاره شوهرت کجا رفته

منم جندوقت بعدازظهرها همینطور میشم مثلا دیشب شوهرم ی شوخی کردم باهام چقد داد زدم اعصبی شدم میخاستم‌گریه کنم
ولی خودم رو کنترل میکنم
دلیلی داشت شوهرت رو بیرون کردی کاری گرده بود؟
فکر‌کنم یکمی زیاد روی کردی در این باره

چرا چته !

😢😢😢 برو روانشناس حتما ، به خودت و نینیت رحم کن .

یه قران اب بکش بخور .از پشت قران اب بریز زیرش یه تابه بزار ک اب بره توی اون بعد چهارگوشه قرانو بزن توی همون اب و بخورش و بریز چهارگوشه خونت.تاثیرش عالیه خوب خوب میشی👌

غصه نخور منم مثل سگه اخلاقم چند دقیقه بعدش خوب میشم بخاطر هورمون بارداری هستش

فکر میکنی دل کسی میسوزه به حال آدم یا میان بگن وااای عزیزم بیا سرتو بذار رو شونه ی من گریه کن خالی بشی
گناه اون بچه چیه که خیلیا آرزوی داشتنشو دارن
پس خودتو جمع و جور کن
اتفاقا آدم تو مشکلات باید خودشو قوی نشون بده تا همه نگن این کم آورد ضعیفه چرا اون بده رو انتخاب کنی
بیا اون ورژن خوبه رو انتخاب کن بذار کو..ن همه اطرافیانتم بسوزه

چی بگم خودم سر بچه ی اولم افسردگی گرفته بودم اما بعدش عصبی شده بودم و پرخاشگر اما به خودم اومدم دیدم بچم داره نابود میشه زنای دیگه دوراز جون داشتن شوهرمو میبردن واسه خودشون
رفته بود چسبیده بود در ک..ن ننش اینا
دیدم نه اینجوری نمیشه پس فردا هوو میارن سرم با بچه تو بغل بدبخت میشم
خودمو جمع و جور کردم بلند شدم
سعی کردم کار کنم تا سرم گرم بشه و فکر و خیال کمتر کنم و همونم شد استارت خوب شدنم شروع کردم اسماج درست کردن هم بو و هم کارکردن با گیاها خیلی آرومم کرد بعدش روان درمانگر هم رفتم همه چی خوب شد
الان سر این یکی بچم اجازه نمیدم هیچ چیزی ناراحتم کنه یا باعث بشه افسرده یا پرخاشگر بشم
اون طفل معصوم دست ما امانته همون بزرگ میشه هزار مشکل اعصاب میگیره بعد باز خودمونو اذیت میکنه

جوجه وحشی؟ چرا؟ کسی اذیتت کرده؟ شوهرت کاری کرده؟ جواب بده تا بتونیم کمکت کنیم خب جواب هم نمیدی 😢

منم اینحوری میشم البته بی دلیل نه سر ی چیز کوچیک با شوهرم بحث میکنم هی میزنم روخودم میکشونم دعوا میکنم همش هم بهش میگم ازم دور شو تااروم شم اون هی سعی داره ارومم کنه ولی بیشتر اعصابمو بهم میریزه

والا چی بگم ولی این رفتار ها نرمال نیست🤔

خودکشی چرا اخه حتما قبلش بحثی چیزی شده 😕😕😕😕

سوال های مرتبط