امروز خیلی حرص خوردم صبح لیوان شکست بعد پسرم یه دبه آب خالی کرد روفرش بعد اومد توآشپزخونه با سر خورد زمین بعد نق های فراوان الکی تا الان اووووف دختر بزرگمو نگم هی میگه حوصلم سر رفته😭😭😭

هووووف خیلی سخته
بخدا که مادرا خیلی بیچاره ان بجز اینکه کلی کاردارن کلی هم باید سروصدا و نق و نوق تحمل کنن🥲

میدونم میدونم ماهم داریم تنهانیستی عزیزم واقعا مادربودن خیلی خیلی سخته یاباید کارکنی یاباید بازی کنی یا باید ببری پارک یاباید بری خرید یاباید ناهاروشام درست کنی وای نگم دیگه ۲۴ که باید خونه روجمع کنی ....امان ازروزی که فسقلیام نق بزنن ومریض شن...خدابهمون فقط توان وصبربده🤣

خودتم یه کم آروم باش...به یه خواب بی خیالی دنیااحتیاج داری گلم😉😉

حالا بچه هست ریخته شکسته چون نفهمه دخترمنم همینه دیگه چیکار میشه کرد
بگو بشین باهم بازی کنید

عیب نداره رفع بلا بود یه اسپند دود کن صدقه بده یکم بخوابون بچه هارو آروم بشی

بخدا منم فقط ی پسر ۱۶ ماهه تقریبا دارم ولی هرروز سعی میکنم مادر بهتری باشم ولی نمیشه همش کفرمو درمیاره همش شیطونی و کار خطرناک اخر سر نفرین و فحش و داد باز پشیمون میشم هروقت میخوابه شبا نگاش میکنم میگم خدایا منو ببخش علط کردم نفرین و داد زدم میگم فرداش صبوری میکنم ولی باز نمیشه بخدا ی دقیقم نمیشنیه بیدارم باشه یا مدام میگه بغلم بکن یام مدام دنیالمه یا مدام میفته میخوره ب درو دیوار یام وارای دیگ میکنه .واقن مادری سخته از وقتی مادر شدم اعصابم ضعیفه. فوری از کوره درمیرم اصلا نمتونم برای خودم وقت بزارم پخت و پز و تمیز کاریم نگم گاهی بزور عدا درست میکنم گاهیم اصلا ب کار خونه نمیرسم چ برسه ب خودم .میرم بچه شیر بدم یهو میبنم ۳صبحه خوابم برده بیدار میشم

اسپند دود کن

یه صدقه بزار و ببرشون پارک