۲۱ پاسخ

مرد متاهل چه معنی داره با دوستاش برنامه بچینه ؟

گریه نکن عزیزم شاید همه نه ولی ۹۰ درصدشون همینن منم دیگه با دوستام خوشم 😑

از من ب شما نصیحت خواهرانه کلان حساب کن شوهر نداری وقتتو با دخترتو پر کن جوش های شما رو زدم الان انگار ۵۰ساله شدم بعد ۵سال تازه فکر خودم افتادم بیخیال شم پوستت و جوونیت از دست میدی ها

واقعا حق داری همه مردا اینجور شدن من شوهرم‌ اصلا بود نبود من براش مهم نیس فقط گوشی خواب

مردی که زن و بچه داره رفیق دیگه نباید براش معنی داشته باشه ،کاملا حق داری ناراحت باشی

ای باباخواهرمن چقدحساسی همشون همینن سعی کن به خودت بیشتربرسی وبراخودت وقت بزاری اونم خودبه خودمیادسمتت مرداکلااینجوری ساخته شدن منم یکیش دارم

غصه نخور تنها درمون دردت بی محلی واقعی و جدی

سلام عزیزم درست میگید برای منم فقط اخبار گوش کردن حتی تکراری حق ندارم حرف بزنم

خوب بره عیبش چیه توام برو با دوستات بگرد هر کی یه طوره شوهر من حالا میاد میخوابه من و بچع ها میریم میگردیم همه مردا اینطور مسائل و مشکلاتی دارن

حق داری واقعا 🥲🥲🥲

اره دلیل ناراحتی میشه من شوهرم بادوستاش بیرون نمیره همش سرکاره اگ خونه باشه یا خاب یا سر گوشی منم خیلی ناراحتم نمیدونم چکارکنم

شوهر منم تقریبا همینه، آره دلیل برا ناراحتی هست منم خیلی گریه کردم تازه تو شهر غریب هم هستم میگم ارزش نداره بخاطرش خودمو اذیت کنم
یه مدت دارو خوردم، خیلی زود عصبی میشدم، حالا دوباره گفتم برم دکتر دارو بخورم بیخیال بشم، سرخوش بشم.

ببین ما خانوما واقعا نیاز داریم نفر اول مردامون باشیم..و از اینکه میفهمیم اینجوری نیست ناراحت میشیم..حالا هر کدومشون به ی چیزی دلخوش میشن مثلا یکی گوشی،تلویزیون،خونواده ی قبلیشون،دوستاشون...ناراحت نباش همشون به ی چیز دیگه مشغول میشن ..فقط اوایلشه که همه توجهشون ماییم..یکم که میگذره همه چی عادی میشه
شماهم چندتا دوست پیدا کن و سرت رو به چیزای دیگه گرم کن بددن تو قلب شوهرتم هستی ولی مدلشون اینجوریه

آره حق داری.
من شوهرم اهل رفیق بازی اینا نیست یا سرکار هست یا خونه باشه کمک کنه یا با پسرم بازی می‌کنه.
ولی واقعاً درکت میکنم

الان چون قبل پریودی pmsهستی خیلی حساس نشو شما هم خودتو مشغول کن کاری به کارش نداشته باش

اگه زیاد اینکار رو میکنه تو هم بچه رو بده مادرش برو با دوستات بیرون تا بفهمه یعنی چی😡

ناراحت نشو من خودمم پیش دوستام حالم بهتره ولی اینکه بخاد هرشب باشه رو توجیح نمیکنم ولی اینم بگم رفیق بازی خیلی سخت میشه ترک کرد عزیزم توهم سعی کن با دوستات وقت بگذرونی

سلام من شوهرم مردخوبیه ولی همش توتلویزیون بودحتی پیام بازرگانی ویاتوگوشی بازی می کردیکباربراهمیشه باهاش حرف زدم که کارهات داره منوازت دورمی کنه اگه زندگیمون مهمه نکن ازاین کارهامن زندگیمودوست دارم الان برام خیلی وقت میزاره

سلام خوشگلم منم مشکل محدودیت دارم حتی نمیتونم یه روز بدون اطلاع قبلی با مامانم برم خرید ولی کنار اومدم بعد ۸ سال خودمو با گوشی و اینا سرگرم میکنم خواهری

ای جونم اشک نریز حق داری گلم من شهر غریبم و همسرم از صبح تا شب سرکاره گاهی اوقات وقت کنه میریم بیرون ولی مال شما قضیه ت فرق داره

دلیل بر ناراحتی میشه ..منم این مشکلو داشتم حل نشد من هم عادت کردم به نبودناش هم بی خیال شدم دیگه برام مهم نیست

سوال های مرتبط

مامان مامان وروجک ها مامان مامان وروجک ها ۳ سالگی
صبح زیبای جمعتون بخیر مامان جونیا در چه حالین خوابین بیدارن
بنده ۸ بلند شدم امروز با اینکه نمیتونستم ولی به زور پاشدم شب ساعت ۱۲ونیم بود امدیم از تبریز رفتم حیاط رو جارو کردم بعد به شوهرم صبحونه دادم رفت الان اومدم خونه بچه ها خوابن میخوام بیدارشون کنم بریم صبحونه بخوریم بعدش کارتی خونه رو انجام بدم ناهار بزارم پدر شوهرم میاد حاضر باشه بعد ماشینی میاد لباس میفروشه ببینم چی داره بخرم برا خودمو بچه ها
بعدشم برم خونه مامانی خواهرم میاد
میگم مامانا دخترمن وقتی میریم جاهای شلوغ مثلا این هفته که دوتا عروسی بود یا دیشب که رفته بودیم تبریز خونه خواهر شوهرم که زایمان کرده بود اصلا با بچه ها بازی نمیکنه همش الکی بهونه میاره گریه میکنه اعصاب منم خورد میشه که چرا گریه میکنه هرچی هم میخواد میدم بهش ولی بازم همون کار هارو انجام میده منم دیروز نتونستم خودم رو کنترل کنم دوبار زدمش الانم به شدت ناراحتم چیکار کنم اخه تو جاهای شلوغ رفتنی گریه نکنه تازه دیشبم بچه جاری خواهرم رو زد اونم برگشت منو زد جوریکه الان کتفم درد میکنه
لطفا راهنماییم کنید اون سه باریم که عروسی رفتیم هر سه بارش فقط بهونه های الکی میگرفت
مامان گل پسر وتودلی مامان گل پسر وتودلی ۴ سالگی
بچه ها کیا بچه هاشون آروم و مظلومن؟! شاید بگین خوشی زده زیر دلت بچه ارومی داری و دنبال شیطون میگردی . اما پسرم خیلی بچه آرومیه. از کوچکتریش خودم همیشه باهاش بازی میکردم با مرتب پارک و بیرون میبردمش که با بچه های دیگه بازی کنه ...از همه کارام میزدم باهاش وقت میگذروندم چون دیرتر به حرف اومد که کمتر تلوزیونو و اینا ببینه ...الان خیلی خوب شده حرف زدنش ولی درکل آرومه....از همون کوچیکی اگه براش تلوزیون میذاشتم اصلا از صبح تا شبم باشه از همون جلوش بلند نمیشه و نگا میکنه خیلی علاقه داره و من همیشه همه چی رو دوشمه که اینکار و کنم حوصله اش سرنره یا سمت گوشی و تلوزیون نره بازی کنه ‌...با تمام تلاشهامم بازم بچه ی زیاد اجتماعی نیست ....با بچه خواهر شوهرم سه ماه فرقشونه اون دختره . تقریبا روحیاتشون مثل همه اونم دختر آرومیه ولی اون خیلی زودتر ب حرف افتاد با اینکه همیشه ی خدا گوشی دستشه....غصه ام میگیره که من باید این همه بابت همه چیز حرص بخورم . الان حامله ام با تمام مشکلاتم سر شب بردمش پارک با بچه ها بازی کنه همون اول طفلی بچه خورد زمین سرش درد گرفت تا آخر دیگه نه راضی میشد بیایم خونه نه از کنارم بلند شد بره برا بازی خیلی ناراحت شدم .....بچه ی زیادی هم اطرافمون نیست تو رده سنی ک با هم کنار بیان بتونن بازی کنن