اینو میگم که خیلی حواستون به بچه ها باشه
همسایه مامانم تعریف کرد گفت نوه اش یه سالش بوده مامانش یه لحظه از بچه غافل شده اینم رفته سیم یخچالو کرده تو دهنش جویده و در جا بچه رو برق گرفته خشک شده😔😔😔😔
خیلی خیلی خیلی مواظب سیم و پریز برق باشین نگین حواسم هست چون کارِ یکی دوثانیه اس اصلن نذارین نزدیکشون بشن
سیم شارژر هم شنیدم اگه بچه ها کنن تو دهنشون برق داره خطرناکه
اگه لباساشون دکمه و چیزای تزئینی که قابل جدا شدنن یا با چسب و دوخت محکمش کنین یا کلن بکَنین
دختر دارا گیره مو پنس ک راحت از مو جدا میشه ب موهاشون نزنین
قسمتای تیزی وسایل خونه کنج قرنیز دیوار رو با اسفنجی چیزی بپوشونین
اینا همه تک تکش برای دوروبریامون اتفاق افتاده بهم گفتن منم به شما میگم اگه شماهم چیزی میدونین بگین حواسمون جمع کنیم چون خیلی وقتا آدم فکر نمیکنه یه چیز ساده خیلی خطر ناک باشه
من خودم تو بچگی جفت دستام رفته تو قابلمه غذا 😐حالا خداروشکر ازون داغی افتاده بوده و بد نسوختم🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️(که مهمونی بوده و همه هم تعریف میکنن تو یه لحظه این اتفاق افتاده )
در آخرم که خدا خودش محافظ بچه هامون باشه

حواستون به در هم باشه مث درای اتاق بالکن حموم مهرسام‌خیلی گیر میده به در دستشو‌همیشه میکنه لای درز
نزدیک‌به یه ماه پیش من تو‌بالکن بودم داشتم‌پادریایی که شسته بودم و پهن میکردم رو اهن بالکن مهرسام اومده بود انگشت شصت شو‌کرده بود لای در و‌پشت پرده قایم شده بود من ندیدمش به هوای اینکه بچه نیاد تو بالکن با پای لخت درو‌بستم یهو دیدم جیغ بچه رفت هوا اول فک‌کردم چیز خاصی نشده بعد که نگاه کردم دیدم یه بند انگشت از قسمت پایین ناخون کلا انگشت شصتش قطع شده بود قشنگ استخونش دیده میشد چون دراهنی بود منم کامل چفت کردم درو اون لحظه مردم و کامل روح از بدنم جداشد به حدی که شوک بهم وارد شده بودو ترسبده بودم کل عضلات بدنم منقبض شده بود نمیتونستم کاری کنم بچه گریه میکرد و منم‌پشت هم جیغ میکشیدم رنگم مث گچ شده بود از بس فشارم افتاده بود همینجور خون میرفت از دستش بههزار زحمت کلی پارچه پیچیدم دور انگشتش بردیمش بیمارستان عمل پیوند انجام دادن و بند انگشتش و به انگشتش پیوند زدن هروقت یادم میاد موبه تنم سیخ میشه حالم بد میشه خیلی بد بود خدا به عیچکس این روزو‌نشون نده الهی امین توروخدا حواستونو جمع کنین مامانا🙏🙏🙏🙏

الان فصل میوه های با هسته های ریزه حواسمون باشه رو فرش موکت جایی هسته نیفتاده باشه من که هر روز نپتون دستی میکشم همه چی رو می‌زاره دهنش

ممنون خانومی ....آره واقعا باید چهارچشمی حواسمون باشه

ممنونم عزیزم

ممنون گلم آره پارسال پسر همسایمون 4ساله بود مامانش بعد ده سال حامله شده بود چقدر دوسش داشتن و خوشحال بودن باهاش با یک هسته آلو خفه شد و رفت تو کما بعد یک هفته مررد اصلا یادم نمیره میترسم مادرش افسردگی شدید گرفته الان ک باز ب فصل تابستون و سالگرد پسرش نزدیک میشه همش گریه می‌کنه🥺🥺🥺🥺

ممنون که گفتی .من خودم خ حواسم هس ولی شوهرم مثل من حساس نیس ی روز بعدازظهر خونه بود ی بار دستشو گذاشت لای در کابینت ی بار خواست پنجره ببنده زد سر بچه .ب بارم مریض بود داروهاشو گذاشته بود کنارش یادش نره خوابیده بود منم زودی برداشتم .و ی نکته اینه که پیش بچه قرص نخورین چون میفهمن خوردنیع . بچه یکی از دوستامون خونه مادربزرگش قرص خواب بوده میره میخوره بعد میبینن بچه خوابه میگن خسته بوده خوابیده بعدا میبینن قرصا نیس میفهمن قرص خورده ی روز تو کما بود بعدشم فوت شد .

چیزای ریز رو از دسترسشون خارج کنین من وقتی بچه بودم حدود سه چهار سال داشتم آبنبات خوردم رفته تو گلوم گیر کرده مامانم میگه داشتی خفه میشدی که بابات تورو برداشت که ببرتت دکتر محکم که برداشته از دهنت پرید بیرون سعی کنین هر روز خونه رو جارو بزنین دختر من استاد پیدا کردنای چیزای ریزه میزش

وای دقیقا اصلا اروم نمیگیرن
ماهانم سیم باندو میکشه چسب میزنم بهش
چن وقت پیش لباس پهن میکردم بالکن ماهانم پیشم وایساده بود اومدتابره توپاش سرخورد چونش خورد لبه کاشی باز شد وای خدا اون روزونیاره قشنگ مردم هرجامیبردم
میگفت باید بیهوش بشه بخیه بزنیم

اتفاق ب یک بار میوفته به هیچ عنوان نباید از بچه قافل بشیم ممنون ک گفتی گلم
من همیشه سیم ها رو از برق میکشم جاهایی ک دخترم دستش میرسه

بچه تونو دست هیچ کسی نسپرید مخصوصا بچه...شما فک میکنی سرگرمه خدایی نکرده ی چیزی میکنه دهنش ...بچه همسایه ما همینجور خفه شد فوت شد ...خواهر شوهر خودمم نخود سفت داده بود دست بچه ک خودم زود فهمیدم

واقعا همه ی حرفات به جا بود. موقع آشپزی و چای ریختن بچه بغلتون نباشه حتی اگر گریه کرد این لحظه حساس بغل نکنید. اینجا مامانی موقع پخت فرنی بچه بغلش بود بچه دستشو کرده بود تو قابلمه داغ فرنی و سوخته بود

ممنون از تاپیکت ..واقعا تلنگر خوبی بود👌🏻😍

پسر من فقط دست می‌بره پشت یخچال اولین بار که دستشو برد سریع کشید و گریه کرد هنوزم هرجا میرم می‌ره پشت یخچال و ببینه

اره والا الان خیلی سخته تیام به همه چی دست میزنه من شوهرم گفت اصلا نه کار خونه نه غذا فقط حواست به تیام باشه خیلی شیطونه

وای خدا، خدایا مهربون خودت محافظ همه ی نی نی ها باش

ممنونم عزیزم خدا نگهدار و محافظ همه ی بچه ها باشه

اره دقیقا چیزای ساده که فکر شم نمیکنیم خیلی خطرناکه
الهی خدا خودش مراقب بچه ها باشه