۵ پاسخ

منم یه بار پسرم خواب بود به دخترم گفتم من میرم حمام هر وقت بیدار شد بیارش اینم همینکه بچه چشمشو باز کرده بود لختش کرد آوردش اونقد ترسیده بود بدنش میلرزید از اون روز دیگه می‌ترسه با اینکه میگرمش تو بغلم ولی همش گریه میکنه

دختر منکه هر روز میشینه جلوی در حموم زااار میزنه میگه اب باززیییییی

من از ۸ ماهگی خودم بردم‌.قبلش باباش می‌برد دخترمو.

دخترم هم خیلی میترسید با خودم بردمش حموم از گریه نفس کم میورد
چندباری مجبور شدم باباش صدا میزدم اب میریخت رو سرش
اسباب بازی توپ میبردم داخل حموم براش
دفعه بعد یواش یواش اب بازی کردم باهاش اونم خوشش اومد
حالا دیگه میزارمش داخل تشت خودش میشینه با اسباب بازیاش اب بازی میکنه

من ۸ ماهگی رفتم خونه مامانم نمیدونم حمومشون بزرگ بود با چی بود ترسید قبلش دوست داشت اومدیم خونه هم گریه میکرد یکی دو هفته است به کمک شامپو ها قشنگ میشینه تو آب و نیم ساعت هم تو حموم دووم میاره همه شامپوها رو میریزم جلوش بازی میکنه اسباب بازی میدادم فایده نداشت

سوال های مرتبط