۲۲ پاسخ

توخوبی مادیک خیلی گشادیم😂

عزیزم منم مثل شما با اینکه تنها هستم ولی هیچوقت دوس ندارم مثلا سینک ظرفشویی پر باشه یا چیزی رو زمین باشه مثلا پسرم با اسباب بازی بازی کرد تموم فوری جمع میکنم نه گلم وسواسی نیس کلا نامرتب و شلختگی نمیپسندی

منظم بودن با وسواسی متفاوت هست اما خب ممکنه کم کم به سمت وسواسی بری ... فقط اینو بدون هیچ کس بعداً بخاطر مرتب بودن خونه در زمانی که خسته بودی ازت تشکر نمیکنه ... میگن حالا انجام نمیدادی مگه چی میشد 🥴🫣🫠🫠🫠 پس اگر برای این کار اذیت میشی سعی کن صدتو برای خودت و بچه بذاری بعد به خونه برسی ♥️😍😘

دقیقا منم مورد اولم حتی یه لیوان آب میخورم باید همون لحظه برش دارم
منم دقیقا مثل تو لباسارو به موقع میشورم پهن میکنم ولی جمع کردنش کار حضرت فیله🤣
اما حتی هربار تو روز دخترم چرت بزنه بخوابه اسباب بازیاشو جمع میکنم دوباره بیدار میشد میارم
خودمم حس میکنم وسواسم اما خوبیش اینه ذهنم اعصابم روانم وقتی خونم تمیزه آرومه

من مثل مورد دو هستم و از نظرم شما زیادی حساسی

من دو نا بچه دارم.‌ واقعا گاهی خونم تا‌حدودی نا‌مرتب میشه ولی خیلی خودمو عذاب نمیدم اما وقتی مرتب باشه فضا واسم دلچسب میشه و آرومم. هرچند فکر میکنم کار خونه تمومی نداره. شایدم به خاطر اینه که خیلی فرز نیستم

تو كه وسواسي😂 ولي منم سعي ميكنم همون لحظه بردارم كه نامرتب نباشه نهايت جارو رو دو سه روز يبار ميزنم و عروسكاي دلسا وسط خونس ولي مثه اونا كه ميگي اصلا خونه نامرتب دوس ندارم كلافه ميشم

منم عین شمام

بنظرم بهترین کار ممکن رو میکنب خونت همیشه منظمه
خونه منظم به ادم آرامش میده
دیکه دغدغه تمیز کردن نداری هی

عزیزم منم عین شما شاید بدتر از شما باشم خیلی حساس ام رو خونه شوهرم همش میگه بس چقدر کار ولی من اگه خونه ام تمیز ومرتب باش احساس راحتی میکنم انگار کل دنیا دادن بهم بدکل تمیز کاری یه گوشه وای میسم نگاه میکنم لذت میبرم از تمیز شدن خونه

منم دقیقا مثل شمام کوچکترین چیزی بهم ریخته باشه نمیتونم تحمل کنم همیشه همه چیز مرتب و سرجاشه و خونه تمیز فکر نمیکنم این وسواس باشه

نه شما وسواس ندارین ولی این ویژگی ذاتی شماست. ی سریام با بهم ریختگی ذهنشون خراب نمیشه اونام مرتب میکنن ولی مشکلی ندارن گاهی بهم ریختگی ببینن. به هر حال هرکس ی مدلیه دیگه

منم دقیقا اینطوری هستم روزی چند بار جارو میکنم خونه رو یه ذره اشغال باشه تو خونه تحمل ندارم ظرف نباید بمونه توی ظرفشویی بچم بازی کرد تمام همون موقع سبد اسباب بازی باید جمع بشه آب خوردم لیوان همون موقع ببرم سرجاش منم لباس شستن پهن کردم برای جمع کردنش عاجزم تا چند روز میمونه مثلا رو بند

منم عینه خودتم هی بهم میگن ولکن خونه رو ولی نمیتونم اعصابم بهم میریزه
البته اولویت باید بچت باشه اول کارایه بچتو بکن بعد تمیزی خونه
یادش بخیر من اینقد جزوه هام مرتب بود دبیرمون دیگه جزوه نمیگفت از رویه جزوه هایه من کپی میکرد میداد به بقیه

منم مثل توام وقتی خونه بهم ریخته عصبی میشم غر میزنم ظرفامو ک می‌شورم باید باید سینک رو بشورم یا وایتکس بزنم هر چندم تمیز باشه باید با دستمال خشک کنم
لباسامو باید اتو بزنم حتی لباس خونگیا خیلی دارم اذیت میشم دخترمم یجا بند نمیشه همسرم ۱۲ساعت سرکاره وقتی میاد خستس

دقیقا منم‌، لباس رو جالباسی ، سختم میاد جمع کنم

نه عزیزم وسواس نداری
خیلی ام خوبه که منظمی
ولی خب بچه ها که بزرگترمیشن،راه میفتن
آدمم کم حوصله میشه جمع وجور کردن
همه چی واقعا سخت میشه
مخصوصا اگه چن تا بچه داشته باشی

منم همین طورم... ولی یه جایی خسته میشی... اولویتت رو بذار خودت و همسر و بچه ت.

خوشبحالت

ما شلخته ایم آفرین به تو😂😂😂😂😂

منم همینطوریم دقیقا بعضی وقتا اونقدر عصبی میشم که یه چیزی سر جاش نباشه به تین نتیجه میرسم وسواس دارم

با این منظمی شوهرت قدرتو میدونه

سوال های مرتبط

مامان نيلا🪷 مامان نيلا🪷 ۱۰ ماهگی
" ناكافي بودن"، "عذاب وجدان" يا "احساس گناه"
در موردشون صحبت كرديم و از معايبشون گفتيم
اما مثل اضطراب كه هميشه منفي نيست و اضطراب مثبت هم داريم، احساس گناه هم خيلي وقتا مثبته!

وقتي مامانم گفت: حواست به نيلا نبوده و گشنه مونده، حساس گناه بهم دست داد، ولي به جاش يادم موند بيشتر حواسم به بچه باشه تا اينطوري گشنه نمونه.

وقتي يه ماماني ميگه بچه من عادت كرده با صداي آهنگ ساسي مانكن بخوابه و بهش ميگن اين كارت كلي به بچه آسيب ميزنه، احتمالا احساس ناكافي بودن يا عذاب وجدان بهش دست ميده، ولي اشكالي نداره، اين احساس منفي منجر به يه تصميم درست و تغيير عادت اشتباه ميشه...

تحمل يه احساس ناخوشايند براي پيشروي به سمت جلو و تصميمات درست اتفاقا خيلي هم خوبه
دقيقا مثل اضطراب قبل از سفر، كه باعث ميشه صبح زود بيدار شيم، زود جمع و جور كنيم و از پرواز جا نمونيم....
پس اين كلماتي كه انقدر باب شده " من احساس مادر ناكافي بودم بهم دست داد با اين جمله" هميشه هم بد نيست.
مراقب باشيم زماني نرسه كه بخوايم براي فرار از اين احساس منفي از كتاب ها، مطالب يا حتي آدمايي كه اطلاعات درستي ميدن دوري كنيم...
مرز عذاب وجدان مثبت و منفي رو هم يه مامان از همه بهتر ميتونه تشخيص بده
اگر يه وقت متوجه كاري شديم كه داشته به بچه آسيب ميزده، عذاب وجدانشو به جون بخريم، و سريع تغييرش بديم و بعد از احساس خوشايند تلاشمون و آگاهانه مادري كردنمون لذت ببريم.