۲۶ پاسخ

همون موقع ک فهمیدم.بعدشم پشیمون شدم چون پدرشوهر ان فکرم گفت طرف تا آخر نمیگه تو جار میزنی

والا منک مادرشوهره اجازه نداد بعد ازمایشم ملت و فهمیدین زحمتشو کشید خودشو خالی کرد.🤣

به مامانم از همون اول گفتم ،به مادرشوهرم بعد از سونو قلب ،بقیه هم یکی دوهفته بعد از سونو انتی

سلام،مامانا من ۵هفتمه رفتم‌سونو گفت قلبش تشکیل شده،هماتوم ۱۱دارم و لکبیمی قهوه ای بنظرتون چیکار کنم،هنوز اصلا دکتر نرفتم

من همون موقع 😂😂

به نظرم بعد تشکیل قلب بلید گفت ببین چند تا واکنش بیشتر که نیست اول ی عدع خوشحال میشن دست به دعا برمیدارن و من به شدت به دعای بقیه اعتقاد دارم دوم دوم ی عده میگن وای چه خبره هول بودی که بلزم خودشون میدونن اینجور ادما سیاست ندارن و ساده ترند و نهایت ادم میگه دوست داشتم از خوشحالیم دوستام خوشحال بشن بقیه هم که خدا هست نگران چیزی نیستم دسته سومم بی تفاوت. اگه ذیر بگی. گاهی خانواده ها ناراحت میشن میگن چه خبره انقدر ما رو لز خودش نمیدونه و پنهون کاری داره حالا که ذیر گفته ما هم برامون بود ‌ نبودش فرقی نمیکنه جواب های هوی است اگه براش مهم بودیم غریبه حسابمون نمیکرد. من باشم به مادرشوهر پدرشوهر میگم اما میگم تا زمان اطمینان از سلامتیش تصمیم داریم هیچ کس نگیم شمام دعا کنید برامون بگو چون لکه بینی داشتم متوجه بارداری نشده بودم خودمونم مثلا دو رپز میدونیم و ...

به مادرم هفته 4گفتم خونمون بودن که به پدرم گفت همون روز بعد سونو قلب به دوست صمیمیم گفتم به داداشم 12هفتگی گفتم

بنظرم بهتره بعد از سونوی ان ای اطلاع بدیم من که تا الان فقط به شوهرم گفتم چون سال قبل بعد از سونوی قلب به خونوادم اطلاع دادم همه کلی خوشحال شدن ولی توی هفته ۹ قلب بچه از کار افتاد و سقط شد باعث ناراحتی مادرم و خونوادم شد این دفعه تا بعد از جواب ان تی چیزی به کسی نمیگم

من تازه گفتم😅

منم همون ۱ ماه نیم بود گفتم به همه اما از من بع شما نصیحتت نزارین تا ۱۸ هفته کسی بفهمه یبار هم جنسیت بگین هم بچه خوب رشد کنه بهتره به نظرم

من ک بیبی چکم مثبت شد زنک زدم خواهرشوهرم

بعد از جواب آزمایش خون هفته ۴ بارداری 😅

من ما ۶ هفتگی به مامان بابای خودم و مامان بابای شوهرم گفتم
خاله هام هم همون موقع فهمیدن
و خیلییی خوشحال شدن که من از ذوق شون ذوق میکردم
اما عمه ام از ناراحتی تو جمع گریه افتاده و بی خداحافظی جمع رو ترک کرده
وقتی مامانم بهش گفته
و واقعا نمیدونم چرا
خانواده ی شوهرم یعنی عمو هاش و عمه هاش چون خیلی رفت آمد داریم
بعد از این که قلبش تشکیل شد
گفت مادر شوهرم همه ناراحت شدن
و فقط ظاهرشان رو حفظ کردن
چون به ازدواج ما راضی نبودن
و هنوز انتظار داشتن ما طلاق بگیریم،
مادرشوهر
میگه خجالت نمیکشن که به یه جنین کوچولو حسادت میکنن خاکبرسرا

منکع موقعی که تست انجام دادم به آبجیم گفتم بعد کم کم همه باخبر شدن ولی خیلی پشیمونم چرا گفتم

من ۸ هفته بعد سونو قلب
خیلی خوشحال شدند خیلی چون از هر دو طرف هم اولین نوه میشه هم اولین نویره تو خانواده پدری من و مادری همسرم😍🤣

من ۷هفته به خواهرم گفتم چون بوی غذا اذیتم میکرد ۱۱به مادرم و خواهرام بقیه بعد انومالی فهمیدن

رفتم سونو قلب بعد گفتم

۶ هفتگی به خانوادم و خانواده شوهرم گفتم بقیه هم۱۲هفتگی کم کم بشون گفتم

من بعد سونوی تشکیل قلب به همه گفتم ، و پشیمون شدم که به بعضیا گفتم ! البته به مامانم یه سه چهار روزی قبل سوندی قلب گفتم چون میخواست بره مشهد گفتم دعا کنه ! والا همه خوشحال شدن ، جز داداشم و زنش با اینکه خودشون دوتا بچه دارن. جوووری رفتار کردن که اصلا گفتم کاش لال میشدم و نمیگفتم !!!

سلام...الان سه ماه تموم کردم حتی خواهرام نمیدونن

منم ۲ماهگی به همه نزدیکام گفتم،اما پشیمونم بچه بعدی رو تا آخر۴ نمیگم به کسی

۴ هفتگی فقط بع مامانم گفتم
۸ هفتگی فقط مادرشوهر
۱۲ هفتگی فقط خواهرشوهرام
۲۰ هفتگی جاریام
دیگه به خانواده پدری و مادریم نگفتم و نمی‌خوام بگم تا ۸ ماهگیم

۸هفته ام سونوقلب نرفتم هنوز ،به هیشکی نگفتم میخام انشالله بعد ان تی بگم

من چون استراحت مطلق بودم از همون اول همه فهمیدن دیگه
واکنش خاصی نداشتن 😄

من هنوز نگفتم.ان شالله۱۶هفته میگم

به مادر شوهرم تو ۶ هفتگی گفتم مادر بزرگ شدی گفت اه جدی ممنون اولش نفهمید چی گفتم بعد گفت جدی میگی گفتم اره از خوشحالی مثل پروانه شد دورم

سوال های مرتبط

مامان فندوقم🤰🏼 مامان فندوقم🤰🏼 روزهای ابتدایی تولد
مامان نها🫧🤍 مامان نها🫧🤍 هفته سی‌وششم بارداری
مامان نفس و نفیسا مامان نفس و نفیسا روزهای ابتدایی تولد
مامان ماهان مامان ماهان هفته شانزدهم بارداری