تجربه زایمان طبیعی با آمپول فشار(1)

سلام سلام سلام
مامانا من خیلی تو گهواره فعالیت نداشتم مخصوصا این اواخر
چون دیابتی بودم و انتخابم زایمان طبیعی بود ماه های آخر استرس داشتم ناراحت بودم خودمو سرزنش میکردم که وای امروز ورزش نکردم پیاده روی نرفتم
و انقد همه از آمپول فشار بد گفته بودن و.... دیگه تجربه ها رو نمیخوندم و هرکس بدیشو می‌گفت میگفتم هرکسی یه بدنی داره من توکل میکنم به خدا و اعتماد به مامای خصوصیم

اواخر همش ان اس تی برو و قندو کنترل کن و ماجراهای خودش که خداروشکر همه چی عالی بود حتی بهتر از بارداری های بدون شرایط خاص
خلاصه سرتون بدرد نیارم
بالاخره ۳۸ هفته کامل رفتم بستری شدم و با آمپول فشار زایمان کردم طبق گفته همه حتی ماما که می‌گفت زایمان با آمپول فشار یک روز دو روز سه روز طول می‌کشه و سخته زجرآوره پارگی پرینه بیشتری داری و بچه فلان میشه و.....هیچکدوم از این ها اتفاق نیفتاد که هیچی بلکه تنها معجزه زندگیم زایمانم شد تولد دخترم شد
۱۱٫۵ صبح آمپول فشار گرفتم زایمان با همراهی همسر داشتم انگار رفتیم سفر
خوراکی می‌خوردیم ناهار دوتایی خوردیم آهنگ و منم قر و رقص و.... دردی سراغم نمیومد
راستی با دهانه رحم ۲ سانت خوابیدم
ساعت ۲_۳ دردای خیلی کم که اصلا نمی‌فهمیدم و رو توپ که میرفتم کلا قطع میشد

۲ پاسخ

خب بعدش😢

عزیزم خداروشکر که زایمانت خوب بوده
چقدر حس خوب گرفتم از خوندن حرفات و چقدر نیاز داشتم بهش♥️
من الا ۳سانتم و دقیقا از امپول فشار میترسم🥲
توروخدا برام دعا کن منم مثل تو حالم خوب باشه از زایمانم🙏

سوال های مرتبط