۷ پاسخ

مامان فندق جان من .... به خدا از شدن خستگی و تنهایی گاها در حد مرگ میشینم گریه میکنم .🥺 الان ۳۱ هفتم هست .پسرم ۲ سال ۹ ماهشه . اومدم از پوشک بگیرم روز اول همکاری کرد بعد نه .خیلی درد شکم داشتم مجبور شدم ببندم تا ۳ سالش بشه .

عزیز اوضاع من از شما خیلی بدتره.دخترم دوسال و 5ماهش بود بچه دومم به دنیا اومد.4ماهشه دهنم سرویس شده.سدنا بیش فعاله. بنظرم مهمترین عامل اعصبانیتمون شوهرامونن.وقتی همسرت کمکت بده اینقد اذیت نمیشی. من وقتی دارم خودمو میکشم که کارا خونه رو انجام بدم بچه گریه میکنه دخترم خراب کاری میکنه.بعد شوهرم بیخیال داره با گوشیش ور میره دوس دارم همون لحظه بمیرم

من الان یکی مثل مال شما دارم یدونم ده ماهه صبح تا شب فقط جیغ جیغ

آدم باردار حوصله خودشو نداره چه برسه بچه .ولی چاره چیه اونم بهت نیاز داره .باید خیلی قوی باشی که دومی اومد اولی اذیت نشه

عزيزم ٢ تا ٣ سالكي وقت لج بازيشونه. حالا يكي كمتر يكي بيشتر. باهاش مدارا كن زودتر تموم شه تو سرش نمونه ادامه دار شه.

منم بچم دوسالو ۷ ماهشه و ۳۲ هفته بارادارم
یعنیی بخدا دیگه باید ببرن تیمارستان بستریم کنن روانی شدم همش لج و بهونه الکی

خب بچس به مامانش نیاز نداره

سوال های مرتبط