۸ پاسخ

همسر منم تا وقتی مریض میشد دخترم کوچیک بود ماهم میرفتیم خونه ی مادرم تاوقتی خوب میشد ولی تواون مدت براش غذا درس میکردم خودم میرفتم بهش سر میزدم آخه بچه ها خوب نمیشن مجبوریم

منم تو چنین مواقعی پیشش میمونم نمیتونم تنهاش بزارم نهایتش فاصله تون را حفظ کنید. ولی خب باید باشید و بهش رسیدگی کنید تا خوب بشه. ولی اگه خودش خیلی اصرار کرده که هیچی

چه بابای فهمیده ای

من همسرم مریض بود خالش هرچی گفت من خونه خالش بمونم نموندم رفتیم خونه شبش شوهرم تب و لرز شدید کرد ک خوب شد من بودم وگرنه تشنج میکرد.البته منم مریض بودم خودمم تب داشتم

الهی عزیزم ..عب نداره دیگه خودش خواسته تو که نمیخواستی بری چه بابا و همسر خوبی واقعا خدا حفظشون کنه برات ان شاءالله زودتر بهتر بشن
تو بارداری آدم بیشتر هم دلنگران و حساس میشه .
منم دیشب شام نصفه گذاشتم درد داشتم نتونستم ادامه بدم انقدر از همسرم عذرخواهی کردم بنده خدا هیچی نمیگه همینجوری خورد شامش رو خودشم جمع کرد 🥲🥲

ببین یچیز بگم وقتی زنو بچه حالش خوب باشه انگار شوهرت خوبه خب خیالش راحتتره میخواد بدتر دردسر بکشن کلی هزینه کنه خب راضیه مریضیشو خودش تنهایی تحمل کنه تا شماها اذیت نشین دیدی وقتی بچه ادم مریض میشه میگی کاش خودم مریض شم اینم همونجوری. فکر میکنه بعدا حبران کن براش

این فداکاری بابا برای بچشه 🥲 عذاب وجدان نداشته باش عوضش جویای حالش باش و از دور مراقبش باش میتونی غذا هم درست کنی بفرستی براش

کار خوبی کردی. انشاءالله همسرتون زود خوب میشه و برمیگردین خونه

سوال های مرتبط