۶ پاسخ

منم هفته پیش اینجوری بودم هرکاری کردم آروم نمی‌شدم فقط میگفتم از درد خودمو بکوبم یه جا راه میرفتم دردم کم میشد اما می‌خوابیدم یا میشستم دردام شروع میشد مامانم برام برام با روغن نباتی کل شکم و کمرمو ماساژ داد آروم بعد با یه شال کلفت آروم بست رفتم زیر پتو یه چایی نباتم خوردم آروم شدم

منم هفته پیش اینجوری بودم هرکاری کردم آروم نمی‌شدم فقط میگفتم از درد خودمو بکوبم یه جا راه میرفتم دردم کم میشد اما می‌خوابیدم یا میشستم دردام شروع میشد مامانم برام برام با روغن نباتی کل شکم و کمرمو ماساژ داد آروم بعد با یه شال کلفت آروم بست رفتم زیر پتو یه چایی نباتم خوردم آروم شدم

منم هفته پیش اینجوری بودم هرکاری کردم آروم نمی‌شدم فقط میگفتم از درد خودمو بکوبم یه جا راه میرفتم دردم کم میشد اما می‌خوابیدم یا میشستم دردام شروع میشد مامانم برام برام با روغن نباتی کل شکم و کمرمو ماساژ داد آروم بعد با یه شال کلفت بست رفتم زیر پتو یه چایی نباتم خوردم آروم شدم

شاید نفخه
شایدم سرما خورده به دل و پهلوهاتون
یه شالی چیزی خیلی اروم ببندید به پهلو و دلتون

این درد ها رو منم تجربه میکنم باز آورم میشن

منم اینطوریم بعضی شبا

سوال های مرتبط