اومدم نشستم تو حموم دارم گریه میکنم. از بس خسته ی جسمی روحیم. فشار عصبی رومه. این دختر خیلی نحسه همش داره جیغ میزنه گریه میکنه هیچیشم نیست نه گشنه ن تشنه نه دندون نه خواب. الان یکساعت بدبختی کشیدم تا خوابید. هیشکی هم نمیتونه نگهش داره حتی ده دیقه. یه هفتس حموم نرفتم تو این گرما. سر درد گرفتم. ب یکی هم بگم میگن همه بچه ها همینن بخدا اگه باشن انگار تا حالا ندیدم بچه.

با تموم جونم درکت میکنم فک کن من دوقلو دارم تنها هم هستم
ولی باور کن بچها تو این سن همینن
تو روخدا اینجوری صداش نزن جز تو کیو داره مگه تو این دنیا
حق داری خسته بشی کم بیاری
ببرش بیرون غروبا کلی کیف میکنه یکم خوراکی بردار بعد میاد خونه خسته میشه میخوابه
خیلی بی قراری کرد برای خواب ببر دکتر مطمن باشه چیزی نیست یه دارو گیاهی میده بی ضرر خیلی کمک میکنه من به دخترم دادم ولی چون مزه بدی داره نمیخوره دیگه هر کاری کردم
وقتی شوهرت میاد خونه بسپار بهش یکم استراحت کن اینجوری روحت داغون میشه

گلم منم مثل تو بودم تازه خودزنی میکردم دستمم روبچمبلند میشد به دکترم گفتم یک قرصص داد وای که چقدر ریلکس سدم اروم

این دختر خیلی نحسه؟؟؟؟؟؟
بچه ی خودته ها چجور دلت میاد

وقتیم ارومه و بعدش شرو میکنه غرغر هزکاری داری ول کن برو اول بخوابونش یا غذا بده بهش ک لج نکنه و گریش یکسره بشه من دخترم اگ خوابش دیر بشه دیگ خودمم بکشم اروم نمیشه و حتی لج میکنه دیگ نمیخوابه هوام گرم شده هی اب بهش بده شاید هی تشنشم میشه

عزیزدلم بهت حق میدم از صب ک بیدار میشی چیکار میکنی ؟درگیر کارای خونه ایو دخترت گریه میکنه؟من دخترم یمدت اینطوری شد میدیدم وقتی کنارش میشنم اروم میشه ولی وقتی پامیشم برم شرو میکنه گریه و زاری سعی میکردم بیخیال خونه و کارا بشم بیشتر براش وقت میزاشتم بغلش میکردم الان خیلی بهتر شده شاید دختر توام مامانیه و ترسه جدایی داره گلم

بچه ها تا دو سالگی همینن پدرمونو درمیارن.خیییلی دیدم ولی هیشکی به کسی که میخواد بچه دار شه اینارو نمیگه.اضطراب جدایی داره.طبیعیه.هرچع قدر بیشتر عصبی بشی بچه بدتر میشه. میگذره فقط باید دووم بیاریم

منم داغونم دوقلو دارم خواب و خوراک ندارم افسرده شدم نه به خونم میتونم برسم نه غذا بزارم نه بچه ی بزرگترم میرسم نه خودم نه به شوهرم اسیرم

درکت میکنم عزیزم.. منم نه خواب دارم و نه خوراک.. وقتی بیداره چهار دست و پا هر جا بره باهاش میرم ک طوریش نشه از بس شیطونه و خودش رو به این ور اون ور میزنه، لج میکنه خودش رو به پشت میندازه ک اگ کنارش نباشم ضربه مغزی میکنه، اینهمه مواظبم خودش رو ناقص کرده پیشانی و بینی و همه رو به اینور میزنه و بینیش ورم کرده دارم دق میکنم،،،، میگذره این روزا.. بچه ها تا یکسال خیلی سختی دارن کم کم بهتر و مستقل تر میشن..... اگ خابش کمه دکتر ببر داروهای گیاهی میده و خودت و بچه رو اذیت نکن.. من گاهی ک واقعا اذیتم خودم استامینوفن میخورم به شیرم میره و اونم بیشتر میخابه اون روز رو. توهم میخای امتحان کن

شک نکن مشکلی داره من بچه ام تموم این نه ماه دو هفته خیلی خوب بود وگرنه همه اش یا دل درد یا اسهال یا مریض یا دندون یا واکسن داشته و اینو متوجه شدم اون دو هفته که بچه تا مشکلی نداشته باشه بیقراری و گریه نمیکنه

براش صلوات بفرست وقتی شیرش میدی آروم باش بسم الله بگو خواب و خوراکش رو بذاراولویت نذاردیربخوابه که بدخواب نشه بذارش روسینه ت ناژش کن تا آروم بشه

عزیزم واقعا میفهممت چون خودم بچه اولم انقد کولیک داشت تا ۱سال نه خواب داشتم نه خوراک حمام که هیچ غذاهم نمیتونستم بخورم الانم که دومی رودارم بازم همونم ان شالله بزرگتر بشه دوماه دیگه این روزها یادت میرن بذارتولدش برسه مستقل ترمیشه

عزیزدلممم درکت میکنم با تمام وجود، گاهی همه مون دلمون یه ساعت خالی برای خودمون میخواد، اما به چهره معصومش تو خواب نگاه کن، خستگی هات یادت میره.

با تمام وجود درکت میکنم
ولی تورو خدا بهش نگو نحس با اینکه میدونم از روی عصبانیت و خستگی گفتی و فشار زیاد
میگذره این روزها بسلامتی ان شاالله

اخی عزیزم درکت میکنم اون طفل معصوم نحس نیس بچس فقط