۱۱ پاسخ

به لحظه ای بچه میزارن رو صورتت فکر کن من اون لحظه از زندگیم با هیچی عوض نمیکنم

چندکیلوعه مگه

عزیزم بروسزارین هم خودت راحت تری هم بچت راحت تربه دنیا میاد خدا خودش این فرشتهارو به ما داده خودشم مراقبون هست وقتی خداهست دیگه از چی میترسی امیدت به خداباشه انشالله به سلامتی بغلش کنی 🤱

ترس نداره برو بسلامتی

اصلا استرس نداره سختی آنچنانی هم نداره بروبا خیال راحت سزارین شو

اگه وزن بچت زیاده حتما سزارین شو خودتو اذیت نکن
دیگه این چیزیه که دکترا هم خودشون دارن میگن

سزارین خیلی خوبه با پمپ درد من اگ بخوام باژ نی نی بیارم فقط سزارین اونم بیهشوشی کامل

کدوم بیمارستان میخوای بری سزارین شی هزینش چقدر

سزارین استرس نداره بی حس هستی و بعد عمل درد داری بهت شیاف می دن
اما طبیعی هم بقیه رو می بینی درد دارن و هم خودت کم کم دردت شروع میشه در کل استرس از همون اول هست تا آخرین لحظه زایمان

عزیزم وقتی هیچ کدومش روتجربه نکردی چرامیترسی...ماهایی که تجربش کردیم بیشترمیترسیم

هیچ ترسی نداره برو امیدت بخدا باشه به این فکر کن که میخوای بغلش کنی

سوال های مرتبط

مامان هامین👶 مامان هامین👶 ۸ ماهگی
مامانا اومدم تجربه زایمانم بگم.
من تا ۳۸هفته و چند دوز طبیعی میخواستم تو ۳۷هفته و چند روز رفتم سونو دکتر گفت وزنش زیاده ولی مصمم بودم برا طبیعی حتی دکتر گفت هفته بعد بیا معاینه شی اگه درد نداشتی با امپول درد القا کنیم. تا اینکه شوهرم یهو گفت برو سزارین اگه دوست داری چون تو طبیعی خیلی اذیت میشی اگه واقعا بچه تپل باشه.تو ۳۹هفته و ۳روز (یکشنبه)طبق انتی رفتم دکتر معاینه کرد گفت کمتر از دوسانت بازی ولی اگه بخای طبیعی بیاری نامه بدم برا امپول فشار یهو گفتم سز انجام نمیدین من از طبیعی میترسم راستش چون بچه هم میگن تپله.گفت باشه این نامه برو ۲۹خرداد بیا برا عمل با ترس سز رفتم خونه وسایلامو اماده کردم خونرو جمع کردیم با شوهرم سشنبه ۲۹خرداد ساعت ۵صبح رفتیم برا عمل.تا پذیرش انجام شد و رفتم داخل اتاق عمل یکم طول کشید.سوند زدن که خیلی درد داشت دستم رگ پیدا نمیشد سرم بمبه میشد.بردنم اتاق عمل بدون خدافظی از شوهرم چون اون بنده خداروفرستاده بودن دارو خونه.مادرشوهر و مادرم همرام بودن فقط بمادرشوهرم گفتم برو شوهرم بگو بیاد این طبقه من میترسم.دیگه اومدن تو سالن انتظار.